او رفت و مرا محض خدا یادش نیست
او رفت و مرا محض خدا یادش نیست
آن دلبر من عشق و وفا یادش نیست
در سوز و گدازم من از این عشق ولی
افسوس که او سوز مرا یادش نیست
او برد دلم را و هوایی شده ام
انگار که مُرده ست و هوا یادش نیست
گفتم که چرا زود بریدی از من
دل دید که او چون و چرا یادش نیست
گفتم به شفای لب تو محتاجم
خندید، گمانم که دوا یادش نیست
گفتم به خدا سخت تو را می خواهم
سخت است ولی او که خدا یادش نیست..
آن دلبر من عشق و وفا یادش نیست
در سوز و گدازم من از این عشق ولی
افسوس که او سوز مرا یادش نیست
او برد دلم را و هوایی شده ام
انگار که مُرده ست و هوا یادش نیست
گفتم که چرا زود بریدی از من
دل دید که او چون و چرا یادش نیست
گفتم به شفای لب تو محتاجم
خندید، گمانم که دوا یادش نیست
گفتم به خدا سخت تو را می خواهم
سخت است ولی او که خدا یادش نیست..
- ۹۴۴
- ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط