ا.ت: پس هق من با هق دوس سرم هق بهم بزنم
ا.ت: پس هق من با هق دوس سرم هق بهم بزنم
شوگا: تو دوس پسر داری
ا.ت: آره
شوگا: نه تروخدا میخوای با اونم باش
ا.ت: فیس پوکر
شوگا: میخنده.... کیوتچه
ا.ت: من مافیام ها(فاز برداشتن)
شوگا: ولی تو نینی منی
ا.ت: نع
شوگا: من قهرم
ا.ت: نوچ نوچ خاک تو سرت مثلا مافیایی
شوگا: بله ( قیافشو جدی میکنه)
ا.ت: من گشنمه
شوگا: خب بخور
ا.ت: باوش
تو ماشین🎂🥺
ا.ت: منو برسون خونم خستم
شوگا: مثلا دوس پسرتما میای خونه من
ا.ت: خو من هیچی نیاوردم
شوگا: میگم بیارن
ا.ت: باوش
ادمین: شوگا گاز میداد و با یع دست میروند و اون یکی دستش رو رو رون ا.ت میکشید فشار میداد و دستشو برداشتو دید کبود شده
ا.ت: چیکار کردی
شوگا: یااااا عیب نداره
ا.ت: خب راجبم چرت و پرت میگن معروفم ولی قیافمو نمیدونن
شوگا: من تورو تو شرکت به عنوان دوس دخترم معرفی میکنم
ا.ت: ولی...
شوگا: قهر میشما
ا.ت: باشه اه(غر زدن)
شوگا: قیافرو نگا (خنده)
ا.ت: خند مکونی
شوگا: آره
ا.ت: خوب نکن
شوگا: اههه چت شد
رسیدن عمارت
ادمین: شوگا پیاده شدو درو واسه ا.ت باز کردو دستش رو گرفت
(لیا اسم یه خدمتکار عنه)
لیا: سلام ارباب این کیه(عشوه)
ا.ت: من....
شوگا: دوس دخترمه
لیا: اوپااااااا منو دوس داره اوپااااا(لوس و پیک می)
ا.ت یدونه با پشت دست زد تو دهن دختره
ا.ت: خب عزیزم وسایلامو میبری من با بچها آشنا شم میام
شوگا: باشه پرنسسم (یکیم با من اینجوری رفتار کنه هرکاری بگه میکنم😭🤌)
و اینو گفت و رفت
لیا بلند شد
لیا: دختره هرزه حتما زیرشی آره اوپا منو دوس داره و ما همو بوسیدیم ( لوس )
ا.ت: چی میزنی(رفت)
لیا: آیششششش
ات: ببخشید
یه نفر برگشت علامتش:+
+: آ سلام سان هاری هستم
ا.ت: سلام من کیم ا.ت هستم
آجوما کجاست
+: آشپزخونه میشه دوست شیم
ا.ت: حتما
و هاری رو بغل کرد
+: برو به کارات برس شام میبینمت
ا.ت: اوکی بای
ا.ت: آجوما
آجوما: جانم آآآ تو ات هستی آره
ا.ت: بله
آجوما: آهان دخترم ارباب تعریفت رو میکرد جانم
ا.ت:....
به امید حمایت و ضد حال نخوردن🖐️😒
شوگا: تو دوس پسر داری
ا.ت: آره
شوگا: نه تروخدا میخوای با اونم باش
ا.ت: فیس پوکر
شوگا: میخنده.... کیوتچه
ا.ت: من مافیام ها(فاز برداشتن)
شوگا: ولی تو نینی منی
ا.ت: نع
شوگا: من قهرم
ا.ت: نوچ نوچ خاک تو سرت مثلا مافیایی
شوگا: بله ( قیافشو جدی میکنه)
ا.ت: من گشنمه
شوگا: خب بخور
ا.ت: باوش
تو ماشین🎂🥺
ا.ت: منو برسون خونم خستم
شوگا: مثلا دوس پسرتما میای خونه من
ا.ت: خو من هیچی نیاوردم
شوگا: میگم بیارن
ا.ت: باوش
ادمین: شوگا گاز میداد و با یع دست میروند و اون یکی دستش رو رو رون ا.ت میکشید فشار میداد و دستشو برداشتو دید کبود شده
ا.ت: چیکار کردی
شوگا: یااااا عیب نداره
ا.ت: خب راجبم چرت و پرت میگن معروفم ولی قیافمو نمیدونن
شوگا: من تورو تو شرکت به عنوان دوس دخترم معرفی میکنم
ا.ت: ولی...
شوگا: قهر میشما
ا.ت: باشه اه(غر زدن)
شوگا: قیافرو نگا (خنده)
ا.ت: خند مکونی
شوگا: آره
ا.ت: خوب نکن
شوگا: اههه چت شد
رسیدن عمارت
ادمین: شوگا پیاده شدو درو واسه ا.ت باز کردو دستش رو گرفت
(لیا اسم یه خدمتکار عنه)
لیا: سلام ارباب این کیه(عشوه)
ا.ت: من....
شوگا: دوس دخترمه
لیا: اوپااااااا منو دوس داره اوپااااا(لوس و پیک می)
ا.ت یدونه با پشت دست زد تو دهن دختره
ا.ت: خب عزیزم وسایلامو میبری من با بچها آشنا شم میام
شوگا: باشه پرنسسم (یکیم با من اینجوری رفتار کنه هرکاری بگه میکنم😭🤌)
و اینو گفت و رفت
لیا بلند شد
لیا: دختره هرزه حتما زیرشی آره اوپا منو دوس داره و ما همو بوسیدیم ( لوس )
ا.ت: چی میزنی(رفت)
لیا: آیششششش
ات: ببخشید
یه نفر برگشت علامتش:+
+: آ سلام سان هاری هستم
ا.ت: سلام من کیم ا.ت هستم
آجوما کجاست
+: آشپزخونه میشه دوست شیم
ا.ت: حتما
و هاری رو بغل کرد
+: برو به کارات برس شام میبینمت
ا.ت: اوکی بای
ا.ت: آجوما
آجوما: جانم آآآ تو ات هستی آره
ا.ت: بله
آجوما: آهان دخترم ارباب تعریفت رو میکرد جانم
ا.ت:....
به امید حمایت و ضد حال نخوردن🖐️😒
۲.۲k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.