باز کن چشم دلت را تا ببینی عشق من

باز کن چشم دلت را تا ببینی عشق من
خرمنی از مهربانی با تو خندان میشود

شاعر دل خسته ی شب کوچه گردت را ببین
با غزل های فراوانش غزلخوان میشود

از تو میجوید نشان عاشقی را هر زمان
دم به دم نام تو بر لب هاش ،مهمان میشود

بی جهت هم با توهم های پرسه در خیال
باز با دامان تو سر در گریبان میشود

ضرب این آهنگ زیبای صدای تو عزیز
توی گوشم زمزمه تا وقت باران میشود
دیدگاه ها (۲۳)

تــو تمنای مـــنُجــــــــــان مــــــن ُ یــــار مــنـی .....

هرگــــز نکشم منّت مهتـــاب جهان راتاریکی شب های مرا روی تــ...

آن بوسه ی آخر که گرفتم اثرش هستبر روی لبم طعم غلیظ شکرش هستت...

شهریارت می شوم ، دار و ندارم می شویماه رویم ! اخترِ دنباله د...

در نیمه های شب پارت ۲

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

«معشوق سابق» پارت شصت و یک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط