ادامه پارت

ادامه پارت 7
تو و تهیونگ مثل همید اونم اولش اینو گف🤭
@یعنی تو واقعا...وای م...من نمیدونم چی بگم😵‍💫
عب نداره...پس این بچه سویونه...
@اوهوم..
خیلی قشنگه(بغض)بیشتر از اون چیزی ک فکر میکردم...
@هی ا/ت می‌دونم بخاطر سویون داری گریه میکنی...ولی ما باید موآ رو بزرگ کنیم پس باید با این موضوع هم کنار بیایم هوم..؟
مثل سویون حرف میزنی
@ببخشید ک دارم کتاب های سویون رو میخونم(لبخند)
(خنده)
ادامه دارد...
میدونم دیر شد اما ویسگون اجازه نمیداد بزارم
دیدگاه ها (۰)

رمان:عشق🖤🩸پارت:۸ 🖤🩸@ببخشید ک دارم کتاب های سویون رو میخونم(ل...

پارت ۹ویو اتیکی دستمال گذاشت جلو دهنم بیهوش شدم اما وقتی بهو...

رمان:عشق🖤🩸پارت:۷ 🖤🩸+چطوری جمع کردی..؟..&بسه دیگه...حوصله دار...

پارت ۸م.شوگا:قربونت بشم من گریه نکنیااااات:خاله میخوام برم ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط