رمانعشق
رمان:عشق🖤🩸
پارت:۷ 🖤🩸
+چطوری جمع کردی..؟..
&بسه دیگه...حوصله داری دعوا کنیم مگه؟..
ویو لیا
علامت لیا +
علامت تهیونگ @
دیگه موآ خیلی گریه میکرد شاید بهتر بود زنگ بزنم ب تهیونگ..
+(زنگ زدم)
@الو...
+سلام..تهیونگ موآ خیلی گریه میکنه...
@خب..؟..
+تهیونگ حالت خوبه؟..
@اره خوبم ممنونم..
+تهیونگ چیزی شده..
@انگار نه انگار سویون مرده بعد میپرسی چیشده؟..
+تهیونگ میدونم حالت بده ولی موآ گناه داره بهتره...بهتره ی کاری براش بکنی..
@مثلا چ کاری؟..
+چمیدونم....جوری میگی انگار من مامان این بچم
@میدونی ک سرپرستی موآ رو دادم ب تو...دیگه خدافس(قطع میکنه)
+وادا...
دیگه خسته شدم موآ رو بغل کردم بردم توی ی پارک توی یکی از کتاب های سویون خونده بودم بچه ها از هوای آزاد لذت میبرن...اونجا واقعا حالم بهتر شد و حتی موآ هم حالش خوب شد....عجیب بود دیگه گریه نمیکرد..نشستم کتاب مورد علاقم رو خوندم یادمه سویون گفته بود نویسنده این کتاب تقریبا ۳ سال برای ۷۰ صفحش وقت گذاشته بود...سویون گفته بود نویسنده خلاقی بوده ولی من مخالف بودم اگر خلاق بود قطعا توی ۱ سال کتاب رو تموم میکرد سویون گفته بود باید کتاب رو بخونم تا بفهمم منظور سویون رو و من صفحه ۲۵ کتابم و منظور سویون رو تازه میفهمم....این کتاب رو سویون بهم داده بود...برا همین خیلی ارزش داشت...سویون مثل خواهر نداشتم بود...البته ا/ت هم همین طور ولی خب ا/ت رو دیگه از ۸ سالگیش ندیدم وقتی ا/ت ۸ سالش بود من فقط ۱۲ سالم بود...دیگه از این فکر ها اومدم بیرون و ادامه داستانم رو خوندم....
ویو جیهوپ
علامت خواهرش&
علامت جیهوپ+
&ایییییی دستم..
+ببین عزیزم شما سوال پرسیدی اینم پاسخ منه
&ولم کن جیهوپپپپپپپ(داد)
+(ولش کردم)
&(یقه جیهوپ رو میگیره و میندازتش رو زمین)پس دست من و میپیچونی ها..
+اوهوم..
&(هر دوتا دست جیهوپ میپیچونه«ب خدا فیکهههههه»)
+ایییییی...غلط کردم...
_یکی آیفون رو میزنم_
&جیهوپ احتمالا باباعه پاشو برو..
+از کجا برم..
&توی آشپز خونه ی در پشتی هس از اونجا برو
+باشه...خدافس..
&خدافس
ویو ا/ت
گریه و گریه و گریه مگه تموم میشد رفتم توی ی پارک نشستم ی خانم زیبایی بغلم بود با بچش....ی دختر خیلی زیبا بود..
علامت ا/ت +
علامت لیا @
+ببخشید....من میتونم بچتون رو ببینم؟
@باشه...ولی بچه من نیس🤭
+یعنی پدر و مادر بچه اینجا نیستن..؟
@من دختر عمو بابای این بچم...
+عجیب نیس ک مامانش باید مراقبش باشه..
@ببخشید ولی خیلی سوال می کنید...
+معذرت میخوام....میشه بدونم اسمش چیه؟
@موآ...کیم موآ
+م..موآ..؟
@اره دیگه
+لیا تویی؟..
@اسم من و از کجا میدونید...؟
+وای لیا جدی خودتی..
@اره اسم من لیاست چطور؟
+منم...ا/ت...پارک ا/ت
@ا/ت...نه ا/ت توی فرانسست..
+تو و تهیونگ مثل همید اونم اولش اینو گف🤭
پارت:۷ 🖤🩸
+چطوری جمع کردی..؟..
&بسه دیگه...حوصله داری دعوا کنیم مگه؟..
ویو لیا
علامت لیا +
علامت تهیونگ @
دیگه موآ خیلی گریه میکرد شاید بهتر بود زنگ بزنم ب تهیونگ..
+(زنگ زدم)
@الو...
+سلام..تهیونگ موآ خیلی گریه میکنه...
@خب..؟..
+تهیونگ حالت خوبه؟..
@اره خوبم ممنونم..
+تهیونگ چیزی شده..
@انگار نه انگار سویون مرده بعد میپرسی چیشده؟..
+تهیونگ میدونم حالت بده ولی موآ گناه داره بهتره...بهتره ی کاری براش بکنی..
@مثلا چ کاری؟..
+چمیدونم....جوری میگی انگار من مامان این بچم
@میدونی ک سرپرستی موآ رو دادم ب تو...دیگه خدافس(قطع میکنه)
+وادا...
دیگه خسته شدم موآ رو بغل کردم بردم توی ی پارک توی یکی از کتاب های سویون خونده بودم بچه ها از هوای آزاد لذت میبرن...اونجا واقعا حالم بهتر شد و حتی موآ هم حالش خوب شد....عجیب بود دیگه گریه نمیکرد..نشستم کتاب مورد علاقم رو خوندم یادمه سویون گفته بود نویسنده این کتاب تقریبا ۳ سال برای ۷۰ صفحش وقت گذاشته بود...سویون گفته بود نویسنده خلاقی بوده ولی من مخالف بودم اگر خلاق بود قطعا توی ۱ سال کتاب رو تموم میکرد سویون گفته بود باید کتاب رو بخونم تا بفهمم منظور سویون رو و من صفحه ۲۵ کتابم و منظور سویون رو تازه میفهمم....این کتاب رو سویون بهم داده بود...برا همین خیلی ارزش داشت...سویون مثل خواهر نداشتم بود...البته ا/ت هم همین طور ولی خب ا/ت رو دیگه از ۸ سالگیش ندیدم وقتی ا/ت ۸ سالش بود من فقط ۱۲ سالم بود...دیگه از این فکر ها اومدم بیرون و ادامه داستانم رو خوندم....
ویو جیهوپ
علامت خواهرش&
علامت جیهوپ+
&ایییییی دستم..
+ببین عزیزم شما سوال پرسیدی اینم پاسخ منه
&ولم کن جیهوپپپپپپپ(داد)
+(ولش کردم)
&(یقه جیهوپ رو میگیره و میندازتش رو زمین)پس دست من و میپیچونی ها..
+اوهوم..
&(هر دوتا دست جیهوپ میپیچونه«ب خدا فیکهههههه»)
+ایییییی...غلط کردم...
_یکی آیفون رو میزنم_
&جیهوپ احتمالا باباعه پاشو برو..
+از کجا برم..
&توی آشپز خونه ی در پشتی هس از اونجا برو
+باشه...خدافس..
&خدافس
ویو ا/ت
گریه و گریه و گریه مگه تموم میشد رفتم توی ی پارک نشستم ی خانم زیبایی بغلم بود با بچش....ی دختر خیلی زیبا بود..
علامت ا/ت +
علامت لیا @
+ببخشید....من میتونم بچتون رو ببینم؟
@باشه...ولی بچه من نیس🤭
+یعنی پدر و مادر بچه اینجا نیستن..؟
@من دختر عمو بابای این بچم...
+عجیب نیس ک مامانش باید مراقبش باشه..
@ببخشید ولی خیلی سوال می کنید...
+معذرت میخوام....میشه بدونم اسمش چیه؟
@موآ...کیم موآ
+م..موآ..؟
@اره دیگه
+لیا تویی؟..
@اسم من و از کجا میدونید...؟
+وای لیا جدی خودتی..
@اره اسم من لیاست چطور؟
+منم...ا/ت...پارک ا/ت
@ا/ت...نه ا/ت توی فرانسست..
+تو و تهیونگ مثل همید اونم اولش اینو گف🤭
- ۴.۱k
- ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط