پارت ۱۵
پارت ۱۵
تاکه میچی : (ذهن : این دختره چقدر شبیه چیفویو عه نسبتی باهم دارن احساس میکنم قبلاً یجا دیده بودمش رفتم آینده از ناعوتو میگم (مشکوک نگاه میکنه )
کازوتورا :(ذهن : من تا جایی که یادمه سینه نداشت (زوم شده رو هیکل چی ویو )
باجی : (ذهن : یعنی چیفویو هم با لباس دخترونه آنقدر خوشگل میشه (سرخ میشه میخواد یکی بزنه پس کله ی کازوتورا که آنقدر رو هیکل دختره مردوم زوم نکنه )
هانما : (ذهن : من نمیتونم باور کنم اینی که صبح کنارم رو نیمکت نشسته بد همینه که الان اینجاست (در تلاشه برای پیدا کردن یک تشابه چی یو با امروز صبح و الان )
دراکن :(ذهن : مایکی سوپرایزت تو حلقم من جای چیفویو بودم اول مایکی رو بعد کازوتورا رو میکشتم (داره نگاه میکنه نگاهشم توش کلی چاشنی تاسف داره )
ایزانا : نمیدونستم ورژنه دخترونه چیفویو میتونه آنقدر خوش هیکل باشه (اندام چیفویو رو زیر نظر گرفته تا چی یو )
مایکی : (ذهن : یاح یاح یاح یاح نقشم گرفت ببین خدایی چه بهش اومده به قول خودش ناناس شده ) (با زوق کودکانه جوری داره نگاه میکنه که انگار با چشم هایش داره میگه بسوزید خودم درستش کردم )
چیفویو : (لحن زوق دار) وای الاهی قربونت برم تو بلاخره لباس دخترونه پوشیدی (لحن حرص دار ) کور بشه چشمی که نیم ساعته روت زوم شده (کنایه به کازوتورا )
نمیخواستم بنویسم دیدم یه ۱۰ روزیه دارم قول میدم بنویسم نمی نویسم🗿
تاکه میچی : (ذهن : این دختره چقدر شبیه چیفویو عه نسبتی باهم دارن احساس میکنم قبلاً یجا دیده بودمش رفتم آینده از ناعوتو میگم (مشکوک نگاه میکنه )
کازوتورا :(ذهن : من تا جایی که یادمه سینه نداشت (زوم شده رو هیکل چی ویو )
باجی : (ذهن : یعنی چیفویو هم با لباس دخترونه آنقدر خوشگل میشه (سرخ میشه میخواد یکی بزنه پس کله ی کازوتورا که آنقدر رو هیکل دختره مردوم زوم نکنه )
هانما : (ذهن : من نمیتونم باور کنم اینی که صبح کنارم رو نیمکت نشسته بد همینه که الان اینجاست (در تلاشه برای پیدا کردن یک تشابه چی یو با امروز صبح و الان )
دراکن :(ذهن : مایکی سوپرایزت تو حلقم من جای چیفویو بودم اول مایکی رو بعد کازوتورا رو میکشتم (داره نگاه میکنه نگاهشم توش کلی چاشنی تاسف داره )
ایزانا : نمیدونستم ورژنه دخترونه چیفویو میتونه آنقدر خوش هیکل باشه (اندام چیفویو رو زیر نظر گرفته تا چی یو )
مایکی : (ذهن : یاح یاح یاح یاح نقشم گرفت ببین خدایی چه بهش اومده به قول خودش ناناس شده ) (با زوق کودکانه جوری داره نگاه میکنه که انگار با چشم هایش داره میگه بسوزید خودم درستش کردم )
چیفویو : (لحن زوق دار) وای الاهی قربونت برم تو بلاخره لباس دخترونه پوشیدی (لحن حرص دار ) کور بشه چشمی که نیم ساعته روت زوم شده (کنایه به کازوتورا )
نمیخواستم بنویسم دیدم یه ۱۰ روزیه دارم قول میدم بنویسم نمی نویسم🗿
۴.۰k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.