دیشب در جاده های سکوت

دیشب در جاده های سکوت
در ایستگاه عشق
هر چه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد
و من تنهاتر از همیشه به خانه برگشتم
دیدگاه ها (۲)

گفتند: فدای سرت این نشد یکی دیگرولی هیچکدام نمی‌دانستنداین ک...

رفتنم را خواستی' خوش باش حالا' میرومدرد دل ها داشتم در سینه...

دست به دامن خدا که میشوم؛چیزی آهسته درونم به صدا میادکهنترس...

صبح یعنی یه سلام آبی کهبوی زندگـی بــدهصبـح یعنـیمهـــرخورشی...

‍ تنهایی...چه واژه غریبینه با من شاید باتوتنهایی یعنی همیشه ...

من از جایی برگشتم که نور به آن نمی‌رسد. جایی که صداها خاموشن...

من از جایی برگشتم که نور به آن نمی‌رسد. جایی که صداها خاموشن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط