طرح خوانش ده روز آخر
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هشتم
#قسمت_شصت_و_دوم
🍃🌸🍃🌸🍃
... صدا به صدا نمی رسید. با صدای بلند به ابراهیم گفتم:«چطور گرای اینجا را دارند و فقط همین جا را می زنند؟.»
با صدای بلند گفت:«ظاهراً یکی از نیروهای سوری خیانت کرده و ابتدای شب جلوی ارتفاع و رو به دشمن آتش روشن کرده بوده و اینطوری گرای ما را به مسلحین داده.»
از تجمع تیری که داشتند مشخص بود هدفمند و حسابشده میزنند، اما فقط قسمت ما نبود که بخوریم.
گلولههای ۲۳ هم روی سرمان منفجر می شدند و ترکش هایش نیروها را اذیت میکرد.
فشار دشمن روی زمین و حجم آتش از آسمان به قدری زیاد شده بود که بعضی از نیروها دچار اضطراب شده و نگران فرجام کار بودند، اما حضور مستحکم ایرانی ها باعث دلگرمی آنها شده بود.
یک ساعت نگذشته بود که عمار تماس گرفت و گفت:«مالک بیا پایین»
خواستم برم پایین که یکی از عراقی ها که از شدت فشار دشمن ترسیده بود لباسم را گرفت و گفت:«انسحاب؟ (یعنی عقبنشینی؟)»
گفتم:«نه الان برمیگردم.»
گردان ابراهیم که از نیروهای زبده بودند هنوز در شمال حلب حضور داشتند و به دستور حاج عمار در حال پدافند در مقابل داعش بودند؛ اما فعلا آنجا عملیاتی نبود و ابراهیم آمده بود کمک ما.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
#عارفان_مجاهد
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#فصل_هشتم
#قسمت_شصت_و_دوم
🍃🌸🍃🌸🍃
... صدا به صدا نمی رسید. با صدای بلند به ابراهیم گفتم:«چطور گرای اینجا را دارند و فقط همین جا را می زنند؟.»
با صدای بلند گفت:«ظاهراً یکی از نیروهای سوری خیانت کرده و ابتدای شب جلوی ارتفاع و رو به دشمن آتش روشن کرده بوده و اینطوری گرای ما را به مسلحین داده.»
از تجمع تیری که داشتند مشخص بود هدفمند و حسابشده میزنند، اما فقط قسمت ما نبود که بخوریم.
گلولههای ۲۳ هم روی سرمان منفجر می شدند و ترکش هایش نیروها را اذیت میکرد.
فشار دشمن روی زمین و حجم آتش از آسمان به قدری زیاد شده بود که بعضی از نیروها دچار اضطراب شده و نگران فرجام کار بودند، اما حضور مستحکم ایرانی ها باعث دلگرمی آنها شده بود.
یک ساعت نگذشته بود که عمار تماس گرفت و گفت:«مالک بیا پایین»
خواستم برم پایین که یکی از عراقی ها که از شدت فشار دشمن ترسیده بود لباسم را گرفت و گفت:«انسحاب؟ (یعنی عقبنشینی؟)»
گفتم:«نه الان برمیگردم.»
گردان ابراهیم که از نیروهای زبده بودند هنوز در شمال حلب حضور داشتند و به دستور حاج عمار در حال پدافند در مقابل داعش بودند؛ اما فعلا آنجا عملیاتی نبود و ابراهیم آمده بود کمک ما.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
#عارفان_مجاهد
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
۶۵۴
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.