یکی مهربانیم را اشتباه گرفت دم نزدم

یکی مهربانیم را اشتباه گرفت، دم نزدم .


یکی صداقتم را نادیده گرفت، سکوت کردم.


یکی غرورم را به بازی گرفت، نگاهش کردم.


از اینجا به بعد فهمیدم، دنیاییست که اگر مثل بقیه نباشی لـــــه میشوی.


خواستم مثل بقیه باشم گفتند: تـو خـوبـــــــــ باش.


خدایا ببخش اما بندگانتــ دیگر برایم فرقی نمی کنند.

.
دیدگاه ها (۱۶)

من ار اغاز عمرم در قفس بودم…مرا از حبس و از زندان نترسانیدمن...

داری فکرمو تا جنون میکشیکه مجبور شدم دور بشم از همهکه هر عاب...

یه موقع هایی دلم می گیرهیه موقع هایی دلتنگ و تنهایه موقع های...

پشیمونی..پارت. ۲۱ویو همچنان نویسنده..جنا: خب..بپرسجیمین: اول...

پارت : ۱۸

army_aa is talking:📜: سطر اول داستان ما....Part 4بعد از آن پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط