وانشات از Jungkook
لبخند مهربونی بهش زد و به نیم رخ بی نقص دخترک ک با دقت مشغول پانسمان کردن دستش شده بود داد
ا.ت ک دیگه کارش تموم شد دستش رو محکم تو دستش گرفت
+کوک شی ...خوشحالم ک صدمه اونطوری ندیدی
_چرا
+چ...چی کجا
بلند شد و دستش رو رو بدنش کشید
_قلبم
+چی شده ...قرصی چیزی باید بخوری قرصات کجاست
لبخند کجی زد و با بغض بهش خیره شد
_می تونی پرستار قلبمم بشی ؟!
+م..منظورت چیه ؟
_من عاشقتم ا.ت با من ازدواج می کنی؟
شوکه به کوک خیره شد باورش نمی شد که اون الان ازش خواستگاری می کرد
_شاید باورت نشه ولی منم خیلی وقته می خواستم این موضوع رو پیش بکشم ولی می ترسیدم ک ...
با کشیده شدنش تو بغل کوک حرفش خورده شد
_خوشحالم ک ردم نکردی
+منم خوشحالم ک از الان ب بعد قراره مال تو باشم
╭─
│ ⌞ #𝘸𝘢𝘯𝘴𝘩𝘢𝘵 , #madi , #kook⌝
│ᯏ․˖ @army_bts_ot7
╰──────╌╌╌╌╌╌
ا.ت ک دیگه کارش تموم شد دستش رو محکم تو دستش گرفت
+کوک شی ...خوشحالم ک صدمه اونطوری ندیدی
_چرا
+چ...چی کجا
بلند شد و دستش رو رو بدنش کشید
_قلبم
+چی شده ...قرصی چیزی باید بخوری قرصات کجاست
لبخند کجی زد و با بغض بهش خیره شد
_می تونی پرستار قلبمم بشی ؟!
+م..منظورت چیه ؟
_من عاشقتم ا.ت با من ازدواج می کنی؟
شوکه به کوک خیره شد باورش نمی شد که اون الان ازش خواستگاری می کرد
_شاید باورت نشه ولی منم خیلی وقته می خواستم این موضوع رو پیش بکشم ولی می ترسیدم ک ...
با کشیده شدنش تو بغل کوک حرفش خورده شد
_خوشحالم ک ردم نکردی
+منم خوشحالم ک از الان ب بعد قراره مال تو باشم
╭─
│ ⌞ #𝘸𝘢𝘯𝘴𝘩𝘢𝘵 , #madi , #kook⌝
│ᯏ․˖ @army_bts_ot7
╰──────╌╌╌╌╌╌
۷۹.۲k
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.