پارت دوم فیک `` شاید باید کنار بیام ``
من ... من ...
دقیقاً چرا اینجام ؟
خواب که نیست !!
توهمم !که نیست چون توهم انقدر طولانی نمیشه !!
پس الان چه اتفاقی داره میافته؟!؟
.
.
.
( بیمارستان پیونگ سه - سئول - اتاق وی آی پی)
( سکوت )
(از کنار چشم نگاه کردن)
(برگردوندن نگاه)
شوگا با یک لحن عجیب میگه :
«دخترم حالت خوبه؟!؟»
جیمین گفت : « بابا من میرم دکتر میارم!!»
یه لحظه وایسید!! الان چی شد ؟!
بابا؟!؟!
دخترم!؟
تکرار میکنم !!
دخترم ؟!
جیسو بغض میکنه و میگه:« جه هوا!!؟
تو باباتو یادت نیست ؟!
منو چی!؟!
داداشاتو چی ؟؟»
مثل اینکه ┐( ̄ヘ ̄)┌
بدون اینکه بدونم بلند حرف زدم (・o・)
اوپسس(>0<;)
الان چیکار کنم
کسایی که به مدت ۱۱ سال طرفدارشون بودم !!
الان خانوادم شدن؟!؟
اما یه چیزی عجیبه !!؟
تهونگ نیس !
خدای من!! تو این موقعیت هم به این چیزها فکر میکنی ؟!الان عمرت به فنا رفته ؟!؟
نمیدونی کجایی ؟!
نه چه جوری باید برگردی خونه!؟
(دکتر میاد داخل و من رو معاینه میکنه)
.
(انقدر تعجب کردم که نمیتونستم کاری کنم)
.
(دکتر از بقیه به جزء جیسو و شوگا میخواد که برن بیرون)
.
(دکتر به همراه جیسو و شوگا به یه اتاق دیگه میرن )
.
(یواشکی بیرون رفتن از اتاق)
.
(شنیدن صدای شوگا و جیسو فال گوش وایسادن )
..
دکتر :« به نظر میرسه که یه اختلال روحیه آقای مین !!
.
.
.
.
.
ادامه دارد
«ممنون از خوانندگان گرامی »
دقیقاً چرا اینجام ؟
خواب که نیست !!
توهمم !که نیست چون توهم انقدر طولانی نمیشه !!
پس الان چه اتفاقی داره میافته؟!؟
.
.
.
( بیمارستان پیونگ سه - سئول - اتاق وی آی پی)
( سکوت )
(از کنار چشم نگاه کردن)
(برگردوندن نگاه)
شوگا با یک لحن عجیب میگه :
«دخترم حالت خوبه؟!؟»
جیمین گفت : « بابا من میرم دکتر میارم!!»
یه لحظه وایسید!! الان چی شد ؟!
بابا؟!؟!
دخترم!؟
تکرار میکنم !!
دخترم ؟!
جیسو بغض میکنه و میگه:« جه هوا!!؟
تو باباتو یادت نیست ؟!
منو چی!؟!
داداشاتو چی ؟؟»
مثل اینکه ┐( ̄ヘ ̄)┌
بدون اینکه بدونم بلند حرف زدم (・o・)
اوپسس(>0<;)
الان چیکار کنم
کسایی که به مدت ۱۱ سال طرفدارشون بودم !!
الان خانوادم شدن؟!؟
اما یه چیزی عجیبه !!؟
تهونگ نیس !
خدای من!! تو این موقعیت هم به این چیزها فکر میکنی ؟!الان عمرت به فنا رفته ؟!؟
نمیدونی کجایی ؟!
نه چه جوری باید برگردی خونه!؟
(دکتر میاد داخل و من رو معاینه میکنه)
.
(انقدر تعجب کردم که نمیتونستم کاری کنم)
.
(دکتر از بقیه به جزء جیسو و شوگا میخواد که برن بیرون)
.
(دکتر به همراه جیسو و شوگا به یه اتاق دیگه میرن )
.
(یواشکی بیرون رفتن از اتاق)
.
(شنیدن صدای شوگا و جیسو فال گوش وایسادن )
..
دکتر :« به نظر میرسه که یه اختلال روحیه آقای مین !!
.
.
.
.
.
ادامه دارد
«ممنون از خوانندگان گرامی »
- ۲.۳k
- ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط