نبودنت واس م راه مرگ

نبودنِت واس ـَم راهِ مَـرگِـہ !

ت ـُو راهِ مَرگ ـُو سَد کردے ...
دیدگاه ها (۱)

اگِه حالِ دلَ ـم خوب ـه ؛سکوتَ ـم مُعـجزِه کردِ ـه ...

تو این شجاعتِ مَن پُر از ترسِ ـه ؛تکیِ ـه گـآهِ ـه قلب ـه مَ...

عشقہ بینِ مَن ـُو ت ـُو !مکآلمہ مَحدودِ داخلِ شبکہ ؛از سوے ا...

مَن از نجابتِ ـه یک گنآه ؛× ... از اِستجابِ ـه یک دعآ ... ×س...

پارت ۴ فیک مرز خون و عشق

دو رقیب عشقیپارت ۱از زبان ا/ت:زنگ خورد، کتاب هام رو جمع کردم...

ا،ت دلش میخواست هر کاری ممکنه بکنه تا بفهمه هیون درواقع کیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط