اعشق او بود

اعشق او بود"
پارت سوم
*************************
از دید لیوای:
چرا ارن و جان نزاشتن که عشق خودم را ببینم؟چرا؟ من دوست داشتم ا/ت را ببینم. راستی اون چند سالش است؟برای من سوال هستش،ا/ت اونقدر ساده و مهربان که زود گول میخوره،عزیز من، اون خیلی خیلی زیباست،دوستش دارم.اون هم به بهداشت،تمیزی و وقت شناس، اهمیت میدهد.دخترک ساده ی من،اگر من باهاش ازدواج کنم چی میشه؟من دوستش دارم من دوستش دارم،

از دید راوی:

لیوای بلند بلند داشت فکر میکرد. ارن کمی از حرفاش را شنید.ارن در دلش گفت:{آیا لیوای دیوانه شده است؟لیوای واقعا عاشق ا/ت هستش؟چرا؟ پس میفهمم لیوای انقدر زیره به زیره با ا/ت خوش رفتاره،حواسش به ا/ت هستش،مراقبشه و از همه مهم تر ا/ت را به سمت خودش میکشونه نگاه های زیرکی اون خیلی تیزه، اگر کسی بفهمه که لیوای به ا/ت نگاه میکنه یک نگاه تیز و درشت تحویلش میده}، انقدر ارن داشت فکر میکرد که فهمید لیوای ایستاده و به ارن نگاه میکنه، به ارن گفت:

~حرف های منو شنیدی؟

/چی قربان؟

~خوبه که نشنیدی

ارن خداراشکر کرد ولی لیوای محکم لگد زد به شکم ارن و گفت:

~به هیچکس نمیگی حتی به ا/ت

ارن کمی سر تکون داد و گفت:

/چشم هچو ولی ا/ت.....

~ا/ت چی؟

/ا/ت 15 سالشه

~خب که چی؟

/شما نمیتونید با یک دختر نوجوان باشید

~ارن خفه شو

ارن تا این صحنه را دید، شروع کرد به فرار کردن تا لیوای یک لگد دیگر هم به ارن نزند،
ارن پشت سر ا/ت رفت و گفت:

/ا/ت تو خودت میدونی چطور با این رفتار کنی
چی؟

لیوای امد داخل و دید ارن پشت سر ا/ت است،لیوای دستش ا/ت را گرفت از انجا دور شد، ارن نمیدونست که جان هم اونجاست پس برای همین دوباره شروع به دعوا کردن میکنند.لیوای ا/ت را برد جایی خلوت و گفت:

~ا/ت کسی را دوست داری؟

ا/ت لبخند و گفت:

نه برای چی؟

~خوبه، بخاطره اینکه نمیخوام حواست پرت بشه

ممنونم

ا/ت لبخند زد، دل لیوای با همان خنده ی کوچک و زیبا باعث شد قند توی دلش اب شود.ا/ت نمیدونست که لیوای دوستش دارد. هانجی دوباره امد و گفت:

°لیوای چرا بهش نمیگی که....

~اره راست میگی، ا/ت موهای شلختت را شانه کن

لیوای بازوی هانجی را گرفت و برد به یک سمت دیگر و گفت:..........

♡♡♡♡
تمام شد خدافظ
دیدگاه ها (۲)

"عشق او بود" پارت چهارم ***************لیوای گفت: ~هانجی میت...

[عشق او بود] پارت دو *******/********هانجی با لیوای حرف میزد...

°عشق او بود°پارت 1 ********مقدمه:من ا/ت هستم. دختری باهوش، پ...

"عشق او بود" پارت 23☆♡♡☆☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡ارن نگ...

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

^توضیحات فن فیک^

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط