که ناگهان ینفر اومد سر راهم چند نفر بودن یکیش اکسم بود می

که ناگهان ینفر اومد سر راهم چند نفر بودن یکیش اکسم بود می خواستم رد شم که گرفتنم
+ولم کن
؟نچ بیبی بیا امشبو با.....اخخ
ویو تهیونگ
-نباید اعتماد میکردم رفتم یه جا سر نیمکت و زیر بارون نشستم دوساعت شد که دیدم یه دختر عین دیوونه ها اینور و اونور دقت کردم دیدم انجل اهمیت ندادم رفتم که دیدم صدای انجل اومد که جیغ زد دیدم گرفتنش و می خوان ببوسنش خونم به جوش اومد رفتم و زدمشون ولی تعدادشون زیاد بود اون حرومزاده ها انجل رو هم زدن ولی منو بیشتر اونا رفتن دیدم انجل با اون حالش بلند شد و اومد پیشم و سرمو گذاش روی پاش
+تهیونگم بخدا...بخدا راست میگم ک..کوک برادرمه(لکنت)
-چ..چ..چی
+ا..ا..اون ب..براد...رمه
-انجل ی..یعنی تو خیانت نمیکردی
+ن..نه ...م..من اندازه جونم دوستت دارم
∆خب از اچن اتفاق گذشت و تقریبا هفته بعدش شد کوک و ته رفته بودن خرید
+نظرت درباره راضی کردنشون برای بار چیه
&اره اره باحاله خیلی وقته نرفتم
+اوکی زنگ میزنم
+الو
-سلام بیب
+خوبی
-چخبر
+سلامتی ته ته
-بله
+میگم میشه امشب مارو ببرید بار
-نه
+تولوقودا گوناه دالم خیلی وقته نرفتم باهم بریم بار
-اوکی اماده شو
∆خب حال نداره انجل یه لباس باز پوشید قرار بود توی بار همو ببینن وقتی تهیونگ لباس انجلو دید عصبی شد ولی کوک بهش دلداری داد در صورتی که خودشم عصبی بود
-باشه ارومم
×افرین
+ته ته بیا
-باشه عزبزم(حرصی)
∆داشتن میرقصیدن که ینفر اومد و انجل رو یکدفعه بوسید که تهیونگ اونجا کتک کاری راه انداخت و دست انجل رو مثل چی میکشید
+اروم تررررر
-خفههههه(عربده)
+انقدر ترسیدم که دهنم باز نمیشد رسیدیم خونه که کشوندم تو اتاق و ...

(ویلچر قرضی ضمانتی لازم دارم بیاید پیوی برای واریز ممنونم )😂😂📿

یم ماه بعد
+چند روز نشسته بودم با کوک که حالم بد شد و دوییدم تو دستشویی که کوک هم دنبالم اومد خودم شک هایی داشتم پس بیبی چک استفاده کردم که دیدم دوتا خطه رفتیم دکتر اونم تاییدش کرد به بچه ها گفتم الان دوروز خونمونن میگن تا بچه بدنیا بیاد یا اینجاییم یا هر روز میایم این کار سولیه باید به گاجش بدم
+سولی می خوام به بادت بدم
&چطوری
+بچه
&توروخدا دوروزه از دهن کوک انداختمششششش
+کوکی تو بچه نمی خوای
&خدا لعنتت کنه
×میگما
&کوک(جدی)
×راست میگیاااا
&انجل من تورو...
+داداش من خواهر زاده می خوام
×دستشو گذاش روی شونه سولی چاگی بنظرم خیلی وقته اینجاییم امشب کار داریم
+نه بابا مگه نگفتی عمارت لوله
دیدگاه ها (۰)

فیک:(پدر من هست شوهرم) my dad is my husband شخصیت های اصلی:س...

پارت یک+سلام من مین سولیم خب من داخل پرورشگاه زندگی میکنم و ...

که هیچی دیگه رسیدیم که دیدم سولی با عجله از ماشین کوک پیاده ...

که با جونگکوک و تهیونگ مواجه شدن که دارن با دهن باز نگاه میک...

پسر کوچولوی من پارت : ۷ که دیدم همه وسط خیابون یجامع شدن...ا...

چند پارتی درخواستی ( ازدواج کردی بیبی³ ؟)ویو ته کوک بیهوش شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط