وقتی که بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی ...
وقتی که بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی ...
پارت هفتم
____
+خیلی احمقی که فکر کردی من عاشق پسری مثل تو میشم
که...
_هه ...معلوم هست چی میگی ؟؟ ...جالبه یعنی تا الان داشتی من رو بازی میدادی؟!
+تو اینکار رو باهام نمی کردی؟!
از رو زمین بلند شد و لباس مشکیش رو مرتب کرد
+خیلی وقته منتظر این صحنه بودم ...من جات بودم برای همیشه از کره میرفتم
_تو داری برای من تعیین و تکلیف میکنی؟!
+امتحان کن ....فقط کافیه بفهمم تو با یه دختر دیگه اینکار رو میکنی ...یادت که نرفته من کی هستم ؟! یادت رفته؟!من افسر مخفی هستم و یه شرکت دارم ...باهمون شرکت میتونم همه تون رو بخرم ...هه بدرود جناب جانگ هوسوک
کوله پشتی شو از روی مبل برداشت و سمت در رفت ...در رو باز کرد و رفت بیرون ...و اون هفت نفر رو تنها گذاشت ...تهیونگی رو تنها گذاشت که میدونه ا.ت مافیاست ....
_کسی از این ماجرا خبر داشت؟!
کوک:نه ...ما که همه با تو بودیم
_ته چرا حرف نمی زنی ؟!...نکنه تو هم باهاش بودی ؟!
ته: نه هیونگ من از کجا میدونستم آهه
رفت بالا و بعد از گرفت کتش از عمارت زد بیرون
_بهتون چقدر گفتم اون موقع بس کنید ؟!...چرا ادامه دادید؟!...
از خونه رفت بیرون
_آیشش ...یه دختر بازیمون داد ...
ویو ا.ت
سمت عمارت پیاده حرکت کردم ...درسته من مافیام ولی ...جیهوپ نباید اینکار رو میکرد ....چرا تو بار درخواستش رو قبول کردم آخه ....
پیاده داشتم راه میرفتم که خوردم به یه نفر و افتادم
+بب،ببخشید
&خانم ؟!...خوبید؟!
+بله خوبم ...ممنون
پسره دستش رو سمتم دراز کرد با کمکش از روی زمین بلند شدم
+ممنون :)
&خواهش میکنم ...ببخشید !
+بله؟!
&من ، من تازه اومدم اینجا شما میدونید شرکت AS کجاست !؟
+چیکار دارید؟! شعبه اصلی تو این شهر نیست
&میدونم برای کار میخوام برم
+آها ...خب بهتر نیست برید شعبه اصلی تو نیویورک ؟؟
&اونجا قبولم نکردن
+کی گفته؟!
&یه شخصی به اسم پارک سوهیون
+سوهیون؟!....خب ببین من رئیس شرکت هستم خب ؟!...میخوام برم نیویورک بیا اونجا قبولت میکنم
&رو چه حساب باید حرفت رو قبول کنم ؟!
کارت شناسایی رو در آورد
+رو این حساب .
که...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#J_HOPE
پارت هفتم
____
+خیلی احمقی که فکر کردی من عاشق پسری مثل تو میشم
که...
_هه ...معلوم هست چی میگی ؟؟ ...جالبه یعنی تا الان داشتی من رو بازی میدادی؟!
+تو اینکار رو باهام نمی کردی؟!
از رو زمین بلند شد و لباس مشکیش رو مرتب کرد
+خیلی وقته منتظر این صحنه بودم ...من جات بودم برای همیشه از کره میرفتم
_تو داری برای من تعیین و تکلیف میکنی؟!
+امتحان کن ....فقط کافیه بفهمم تو با یه دختر دیگه اینکار رو میکنی ...یادت که نرفته من کی هستم ؟! یادت رفته؟!من افسر مخفی هستم و یه شرکت دارم ...باهمون شرکت میتونم همه تون رو بخرم ...هه بدرود جناب جانگ هوسوک
کوله پشتی شو از روی مبل برداشت و سمت در رفت ...در رو باز کرد و رفت بیرون ...و اون هفت نفر رو تنها گذاشت ...تهیونگی رو تنها گذاشت که میدونه ا.ت مافیاست ....
_کسی از این ماجرا خبر داشت؟!
کوک:نه ...ما که همه با تو بودیم
_ته چرا حرف نمی زنی ؟!...نکنه تو هم باهاش بودی ؟!
ته: نه هیونگ من از کجا میدونستم آهه
رفت بالا و بعد از گرفت کتش از عمارت زد بیرون
_بهتون چقدر گفتم اون موقع بس کنید ؟!...چرا ادامه دادید؟!...
از خونه رفت بیرون
_آیشش ...یه دختر بازیمون داد ...
ویو ا.ت
سمت عمارت پیاده حرکت کردم ...درسته من مافیام ولی ...جیهوپ نباید اینکار رو میکرد ....چرا تو بار درخواستش رو قبول کردم آخه ....
پیاده داشتم راه میرفتم که خوردم به یه نفر و افتادم
+بب،ببخشید
&خانم ؟!...خوبید؟!
+بله خوبم ...ممنون
پسره دستش رو سمتم دراز کرد با کمکش از روی زمین بلند شدم
+ممنون :)
&خواهش میکنم ...ببخشید !
+بله؟!
&من ، من تازه اومدم اینجا شما میدونید شرکت AS کجاست !؟
+چیکار دارید؟! شعبه اصلی تو این شهر نیست
&میدونم برای کار میخوام برم
+آها ...خب بهتر نیست برید شعبه اصلی تو نیویورک ؟؟
&اونجا قبولم نکردن
+کی گفته؟!
&یه شخصی به اسم پارک سوهیون
+سوهیون؟!....خب ببین من رئیس شرکت هستم خب ؟!...میخوام برم نیویورک بیا اونجا قبولت میکنم
&رو چه حساب باید حرفت رو قبول کنم ؟!
کارت شناسایی رو در آورد
+رو این حساب .
که...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#J_HOPE
۴.۱k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.