پرنس کیم
پرنس کیم
پارت بیست و سوم
_____
ویو ا.ت
@هوپی: تو کی هستی؟!...تو قبیله من چیکار میکنی ؟!
تهیونگ با صدای که شنید برگشت و نگاهی به پسر روبروش کرد
پسری که موهای بلند و موج دار مشکیش (مثل موهای یونگی) که اون ماه مشکی رو پوشونده بود کرد
_من؟!...هه خیلی عجیبه تو الان باید بهم احترام بزاری...من پرنس کیم ...کیم تهیونگ هستم
@ت،تهیونگ؟! (متعجب)
_اره ...خب حالا چی ؟؟ جرعت داری من رو بیرون بندازی
+تهیونگ این ....
_بیا بریم ا.ت
دست ا.ت رو گرفت و سمت خروجی رفت
+اما ته ...وایستا کارت دارم ....وایستا میگم
_بس کنن( داد)...نمیخوام از دستت بدم دوباره ...پس دنبالم بیا
+اما اون ...تههه (داد)
تهیونگ بی اهمیت به حرف های ا.ت حرکت میکرد که با حرفی که جیهوپ گفت ایستاد
_چ،چی گفتی ؟!...یه بار دیگه بگو !
@من ...من جانگ هوسوکم ...جیهوپ ...من ....
_ج،جیهوپ؟!...تو ...امکان نداره ...داری دروغ میگی !
+نه ته ....اون واقعا جانگ هوسوک هست .... پسر اول امپراطور ...برادرت
_من ...من کلی دنبالت گشتم ...همه جا رو زیر و رو کردم چون ...چون میدونستم تو واقعا برادرمی میدونستم تو ...نمردی ...تو خلافکار نیستی اما...نبودی ! هیچ جا نبودی ...نتونستم پیدات کنم (بغض) ...تو واقعا جیهوپی؟! همون جیهوپ پنج سال پیش؟!
@اره همونم تهیونگ ...همونم (اینم حالا یکم بغض داره)
_هیونگگگ
محکم هیونگشو بغل کرد
_ببخشید دست از پیدا کردنت کشیدم ...
_عیب نداره ته ...حالا که اینجایی نه ؟!
_اره اینجام
پرش زمانی
@حالا چجوری میخوای بگی ؟!
+چی رو؟!
@اینکه من ...من اونی نیستم که امپراطور گفته
+اونش با خودم
#یونگی: پس من باید از شما جدا بشم
_چرا؟!
#چون الان که ا.ت فرمانده محافظان سلطنتی هست من کار دیگه ای ندارم پس میرم
_نه ...هیونگ تو میتونی هم فرمانده محافظان سلطنتی بشی هم وزیر دربار
#چی؟!
&کوک: یا پس من چی؟؟
_تو ؟! خدمتکار خوبه ...مگه نه هوپی هیونگا ؟!
@چی؟!...آره آره بهشم میخوره
&یااا ...
_باشه بابا ...تو ؟! ...اممم ندیمه من چطوره ؟! برازنده خودته
&میام میزنم تو دهنت هاا
_(خنده)خب ...تو سفیر سلطنتی کشور هومم؟!
&این خوبه ...قشنگ برازنده خودم
_ولی خدمتکار بهتر بود (آروم)
+(خنده) ...من چی هستم اونوقت همه رو که دادی به اینا
_تو؟! ...تو ملکه کشور ...زن پرنس کیم هومم ؟!
ادامه تو کامنت !
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake
پارت بیست و سوم
_____
ویو ا.ت
@هوپی: تو کی هستی؟!...تو قبیله من چیکار میکنی ؟!
تهیونگ با صدای که شنید برگشت و نگاهی به پسر روبروش کرد
پسری که موهای بلند و موج دار مشکیش (مثل موهای یونگی) که اون ماه مشکی رو پوشونده بود کرد
_من؟!...هه خیلی عجیبه تو الان باید بهم احترام بزاری...من پرنس کیم ...کیم تهیونگ هستم
@ت،تهیونگ؟! (متعجب)
_اره ...خب حالا چی ؟؟ جرعت داری من رو بیرون بندازی
+تهیونگ این ....
_بیا بریم ا.ت
دست ا.ت رو گرفت و سمت خروجی رفت
+اما ته ...وایستا کارت دارم ....وایستا میگم
_بس کنن( داد)...نمیخوام از دستت بدم دوباره ...پس دنبالم بیا
+اما اون ...تههه (داد)
تهیونگ بی اهمیت به حرف های ا.ت حرکت میکرد که با حرفی که جیهوپ گفت ایستاد
_چ،چی گفتی ؟!...یه بار دیگه بگو !
@من ...من جانگ هوسوکم ...جیهوپ ...من ....
_ج،جیهوپ؟!...تو ...امکان نداره ...داری دروغ میگی !
+نه ته ....اون واقعا جانگ هوسوک هست .... پسر اول امپراطور ...برادرت
_من ...من کلی دنبالت گشتم ...همه جا رو زیر و رو کردم چون ...چون میدونستم تو واقعا برادرمی میدونستم تو ...نمردی ...تو خلافکار نیستی اما...نبودی ! هیچ جا نبودی ...نتونستم پیدات کنم (بغض) ...تو واقعا جیهوپی؟! همون جیهوپ پنج سال پیش؟!
@اره همونم تهیونگ ...همونم (اینم حالا یکم بغض داره)
_هیونگگگ
محکم هیونگشو بغل کرد
_ببخشید دست از پیدا کردنت کشیدم ...
_عیب نداره ته ...حالا که اینجایی نه ؟!
_اره اینجام
پرش زمانی
@حالا چجوری میخوای بگی ؟!
+چی رو؟!
@اینکه من ...من اونی نیستم که امپراطور گفته
+اونش با خودم
#یونگی: پس من باید از شما جدا بشم
_چرا؟!
#چون الان که ا.ت فرمانده محافظان سلطنتی هست من کار دیگه ای ندارم پس میرم
_نه ...هیونگ تو میتونی هم فرمانده محافظان سلطنتی بشی هم وزیر دربار
#چی؟!
&کوک: یا پس من چی؟؟
_تو ؟! خدمتکار خوبه ...مگه نه هوپی هیونگا ؟!
@چی؟!...آره آره بهشم میخوره
&یااا ...
_باشه بابا ...تو ؟! ...اممم ندیمه من چطوره ؟! برازنده خودته
&میام میزنم تو دهنت هاا
_(خنده)خب ...تو سفیر سلطنتی کشور هومم؟!
&این خوبه ...قشنگ برازنده خودم
_ولی خدمتکار بهتر بود (آروم)
+(خنده) ...من چی هستم اونوقت همه رو که دادی به اینا
_تو؟! ...تو ملکه کشور ...زن پرنس کیم هومم ؟!
ادامه تو کامنت !
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake
۹.۰k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.