p
p...61
بعد وانگ اومد تا قضیه غار حل کنه با دیدن نگهبانان اومد پیششون نگهبانان به هوش اومده بودن
وانگ.. اتفاقی افتاده
نگهبان..نه همه چیز مرتبه
وانگ..مطمئن باشم
نگهبان..بله حتا یه مورچه ام از جلوی چشممون رد نشده
وانگ ..خوبه
وانگ وارد غار شد و دید حصار جادو ناپدید شده و تعه غار هیچی نیست
وانگ.. این چند روز کسی که از اینجا رد نشده
نگهبان.. گفتم ما شب روز حواسمون جمع بود تا کسی وارد غار نشه
نگهبانان میترسیدند وانگ اونارو اخراج کنه
وانگ.. عجیبه خب دیگه نیازی نیست اینجا منتظر بمونید برید و همه جای این کوهستان برسی کنید تا ببینید چیزی عجیب غریب پیدا میکنید یا نه
نگهبان.. بله
وانگ برگشت به قصر نامه از نیانگما رسیده بود اومد پیش پدرش
شیانگفی نامه باز کرد و داخلش دید
شیانگفی.. نیانگما برامون درخواست کمک فرستاده لاویان بهش حمله کرده تو نامه به این اشاره کرده که گروه سایه زیر دست لاویان هست
وانگ ..چی بهشون حمله شده حالا چیکار. میکنید
شیانگفی..میخوام بهشون کمک کنم
وانگ ..چقد نیرو براشون میفرستید
شیانگفی.. تا جایی که بتونم
وانگ ...نباید زیاد بفرستید اونوقت خودمون چیکار کنیم
شیانگفی.. اگه حالا بهشون کمک نکنیم بعدن اونهم به کمک ما نمیان در ضمن ما برادریم باید بهشون کمک کنیم
وانگ ..متوجه شدم
وانگ اومد بیرون لیژان دید
لیژان.. چی شده چرا تو خودتی
وانگ.. بهت گفتم نباید به دینگ یوشی نزدیک بشی
لیژان.. چرا چی شده
وانگ..دینگ یوشی به نیانگما حمله کرده و رئیس گروه سایه هست
لیژان.. چی چیکار کرده
وانگ.. بله درست شنیدی اون حمله کرده به نیانگما و ما برای کمک بهش میریم من خودم شخصا به دستور امپراطور برای کمک به نیانگما میرم
لیژان..نه چرا این کارو میکنید میخوایید به اونجا حمله کنید اونوقت به دینگ یوشی آسیب میزنید
وانگ.. چرا اینقد به فکر اون هستی اون یه قاتل زنجیریه
لیژان..تو ساکت اون به نیانگما حمله کرده نه ما هروقت به ما حمله کرد بعد هرچی خواستی بگو رئیس گروه سایه هست که است اون تنها که نیست پس نباید اونو مقصر بدونید
وانگ..برو کنار کلی کار دارن
لیژان. راستی ژان که آزاد میشه
وانگ.. نمیدونم اما همه چیز به مادر بستگی داره در مورد این چیزا ملکه تصمیم میگیره چیکار کنه باید با اون حرف بزنید
لیژان.. باشه
وانگ به همراه یه ارتش برای کمک به نیانگما رفت
وانگ سره راه به یوشوشین یه سری زد دید داره گل میچینه
وانگ..چه گلای قشنگی
یوشوشین...عهه تو اینجا چیکار میکنی معمولا به من سر نمیزدی
وانگ..ببخشید نتونستم بهت سر بزنم
یوشوشین..خب حالا بیخیال چرا با ارتش داری میری
وانگ..چون دارم میرم به نیانگما به کمکشون لاویان به نیانگما حمله کرده درضمن کسی نمیدونه که من میرم به کمکشون
بعد وانگ اومد تا قضیه غار حل کنه با دیدن نگهبانان اومد پیششون نگهبانان به هوش اومده بودن
وانگ.. اتفاقی افتاده
نگهبان..نه همه چیز مرتبه
وانگ..مطمئن باشم
نگهبان..بله حتا یه مورچه ام از جلوی چشممون رد نشده
وانگ ..خوبه
وانگ وارد غار شد و دید حصار جادو ناپدید شده و تعه غار هیچی نیست
وانگ.. این چند روز کسی که از اینجا رد نشده
نگهبان.. گفتم ما شب روز حواسمون جمع بود تا کسی وارد غار نشه
نگهبانان میترسیدند وانگ اونارو اخراج کنه
وانگ.. عجیبه خب دیگه نیازی نیست اینجا منتظر بمونید برید و همه جای این کوهستان برسی کنید تا ببینید چیزی عجیب غریب پیدا میکنید یا نه
نگهبان.. بله
وانگ برگشت به قصر نامه از نیانگما رسیده بود اومد پیش پدرش
شیانگفی نامه باز کرد و داخلش دید
شیانگفی.. نیانگما برامون درخواست کمک فرستاده لاویان بهش حمله کرده تو نامه به این اشاره کرده که گروه سایه زیر دست لاویان هست
وانگ ..چی بهشون حمله شده حالا چیکار. میکنید
شیانگفی..میخوام بهشون کمک کنم
وانگ ..چقد نیرو براشون میفرستید
شیانگفی.. تا جایی که بتونم
وانگ ...نباید زیاد بفرستید اونوقت خودمون چیکار کنیم
شیانگفی.. اگه حالا بهشون کمک نکنیم بعدن اونهم به کمک ما نمیان در ضمن ما برادریم باید بهشون کمک کنیم
وانگ ..متوجه شدم
وانگ اومد بیرون لیژان دید
لیژان.. چی شده چرا تو خودتی
وانگ.. بهت گفتم نباید به دینگ یوشی نزدیک بشی
لیژان.. چرا چی شده
وانگ..دینگ یوشی به نیانگما حمله کرده و رئیس گروه سایه هست
لیژان.. چی چیکار کرده
وانگ.. بله درست شنیدی اون حمله کرده به نیانگما و ما برای کمک بهش میریم من خودم شخصا به دستور امپراطور برای کمک به نیانگما میرم
لیژان..نه چرا این کارو میکنید میخوایید به اونجا حمله کنید اونوقت به دینگ یوشی آسیب میزنید
وانگ.. چرا اینقد به فکر اون هستی اون یه قاتل زنجیریه
لیژان..تو ساکت اون به نیانگما حمله کرده نه ما هروقت به ما حمله کرد بعد هرچی خواستی بگو رئیس گروه سایه هست که است اون تنها که نیست پس نباید اونو مقصر بدونید
وانگ..برو کنار کلی کار دارن
لیژان. راستی ژان که آزاد میشه
وانگ.. نمیدونم اما همه چیز به مادر بستگی داره در مورد این چیزا ملکه تصمیم میگیره چیکار کنه باید با اون حرف بزنید
لیژان.. باشه
وانگ به همراه یه ارتش برای کمک به نیانگما رفت
وانگ سره راه به یوشوشین یه سری زد دید داره گل میچینه
وانگ..چه گلای قشنگی
یوشوشین...عهه تو اینجا چیکار میکنی معمولا به من سر نمیزدی
وانگ..ببخشید نتونستم بهت سر بزنم
یوشوشین..خب حالا بیخیال چرا با ارتش داری میری
وانگ..چون دارم میرم به نیانگما به کمکشون لاویان به نیانگما حمله کرده درضمن کسی نمیدونه که من میرم به کمکشون
- ۱.۶k
- ۰۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط