زن بودن سخت است...
زن بودن سخت است...
همینکه خودت دلتنگ باشی،
اما لبخند از صورتت محو نشود...
آهسته گریه کنی که مبادا کسی متوجه ناراحتیت شود...
غم هایت را شب به شب به بالشتت بگویی.. این ها سخت نیست؟
همه ی اینها به کنار...
همینکه خودت را دلگرم نشان دهی،
اما دلت پر از درد باشد...
زن بودن عجیب است...
باید همدم مردت باشی،
هم بالین روزهای دشوارش شوی،
اگر اشتباهی کرد دم نزنی،
بلکه مسیر را برایش هموار سازی،
اگر ترش رویی کرد،
مبادا؛
ناراحت شوی بانو..
باید او را مهمان مهربانیت کنی،
دشوار است اخم مردت را،با خنده پاسخ دهی...
زن بودن عجیب تر میشود،
وقتی مادر میشوی،
خودت را فراموش میکنی
با جان دل بزرگش میکنی،
موی سر سپید میکنی،
در نهایت؛
بزرگ که میشود
می گوید:
تو نمیفهمی،
درک نمیکنی،
پیر شده ای...
بیچاره نمیداند؛
فهم و درکش،
زور بازویش را،
از شیر مادرش دارد،
سخت است
هم دختر پدرت باشی،
هم زن همسرت،
و هم مادر فرزندانت..
و برای همه شان مادری کنی...
عجیب سخت است...
همینکه خودت دلتنگ باشی،
اما لبخند از صورتت محو نشود...
آهسته گریه کنی که مبادا کسی متوجه ناراحتیت شود...
غم هایت را شب به شب به بالشتت بگویی.. این ها سخت نیست؟
همه ی اینها به کنار...
همینکه خودت را دلگرم نشان دهی،
اما دلت پر از درد باشد...
زن بودن عجیب است...
باید همدم مردت باشی،
هم بالین روزهای دشوارش شوی،
اگر اشتباهی کرد دم نزنی،
بلکه مسیر را برایش هموار سازی،
اگر ترش رویی کرد،
مبادا؛
ناراحت شوی بانو..
باید او را مهمان مهربانیت کنی،
دشوار است اخم مردت را،با خنده پاسخ دهی...
زن بودن عجیب تر میشود،
وقتی مادر میشوی،
خودت را فراموش میکنی
با جان دل بزرگش میکنی،
موی سر سپید میکنی،
در نهایت؛
بزرگ که میشود
می گوید:
تو نمیفهمی،
درک نمیکنی،
پیر شده ای...
بیچاره نمیداند؛
فهم و درکش،
زور بازویش را،
از شیر مادرش دارد،
سخت است
هم دختر پدرت باشی،
هم زن همسرت،
و هم مادر فرزندانت..
و برای همه شان مادری کنی...
عجیب سخت است...
۹.۸k
۰۲ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.