ساعت حدود 3 صبح... وقتی بعد یه مدت گرسنگی درد معده مجبورت میکنه بزنی به ته مونده غذای تو یخچال بیمارستان... گرسنگی، خواب آلودگی، بغض و دلتنگی... با خودم میگم نمیشد تموم نکنی؟ ولی وقتی یادم میفته همون زمان که از من بریده بود برای یکی دیگه فدایت شوم مینوشت... #بیخیال... #میگذره...