دست بر زلف زدم شب بودچشمش مست خواب برقع از رویش گشودم تا

دست بر زلف زدم شب بودچشمش مست خواب برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب

گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو
گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب

#شاطر_عباس_صبوحی ❀•°°•❁•°🌹 °•❁•°°•❀ #رویایتان‌ـ‌دست‌یافتنی
دیدگاه ها (۱)

گفتمت ناز بکن! آهن و زنجیر شدیپنجه در ساز بکن خنجر و شمشیر ش...

غیر رویت هر چه بینم نور چشمم کم شودهر کسی را ره مده ای پرده ...

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

دوفرشتع [غمگین

#عشق_پول#part22جیسونگ : خب ... مهم نیست ... من خوابم میاد *م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط