چشمانت را

چشمانت را
ازکدامین
شعاعِ آفتاب
از کدام
ظهرِ تابستان گرفته ای
که هرچه
می نوشم نگاهت را
تشنه تر می شوم...؟

#برای‌همانکه‌خودش‌میداند !..."
#Tak_setareh
دیدگاه ها (۱)

من خودخواه ترین عاشـــقِ عالمم،نه با ڪسے تقــسیمت مے ڪنم، نه...

تو را خدا فرستادکه دلم نگیردکه نشکندکه نمیرد!تو را خدا فرستا...

‌‌ ڪَرچه این شهـر شلوغ است ولے باورڪنآنچنان جا...

و مــنــدر ایــن قــحــطــی عــشــقــســیــرابــِ دوســت داش...

علیرغم تمام دلخوشی هایم مسلم شد  مرا نامهربانی های تو دیوانه...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط