King or Queen 🖤✨️
King or Queen 🖤✨️
Part 21
داسام: ناهار چی داریم؟؟
یوری: کوفت داریم
داسام: گرسنمههههه
جونگ کوک: اوهوم منم گرسنمه
مین ها: سبد غذاها تو ماشین کیونگ سوعه الانم با ایریس رفتن بیرون یک کاری انجام بدن اومدن میگم سبد رو بیاره ناهار بخوریم!!
جونگ کوک: ( اخم ) اها
هانول: من برم یک زنگی بزنم و بیام
جونگ کوک: باشه برو زود برگرد
هانول: حله
ایریس ویو
تو مطب دندونپزشکی نشسته بودیم که گوشیم زنگ خورد با دیدن اسم هانول تماس رو جواب دادم.........
( ایریس: الو! سلام )
( هانول: سلام ، میگم کجایید شما دوتا؟ )
(ایریس: مطب دندون پزشکی )
( هانول: چی؟؟ چرا؟؟ )
( ایریس: نمی دونم دندونم درد میکنه کیونگ سو هم منو اورد مطب )
( هانول: کی کارتون تموم میشه؟؟ )
( ایریس: تمومه شده منتظرم کیونگ سو بیاد بیایم پیش شما )
( هانول: اومدین سبد غذا رو هم بیارید )
( ایریس: باشه حتما ، خداحافظ )
( هانول: خداحافظ )
( ساعت ۳ ظهر )
ایریس: کیونگ سو اون سبد غذا رو از توی صندوق بیار با خودت!
کیونگ سو: کدوم سبد؟؟ سبدی توی ماشین من نیست ( تعجب )
ایریس: الان وقت شوخی نیست
کیونگ سو: جدی میگم سبدی نیست
ایریس: شتتتت سبد موند توی حیاااااط ( زد توی پیشونی خودش ) بدبخت شدیم الان چکار کنیم؟
کیونگ سو: برای بقیه غذا میخریم میبریم براشون مشکلی نیست ( خنده )
ایریس: رو اب بخندی ( چشم غره )
ایریس: ما اومدیم
مین ها: غذا رو بیارید الانه که بمیرممممم
داسام: عه نونا ساندویچ اوردی؟؟
جونگ کوک: نگو که غذا هارو خونه جا گذاشتید؟
یوری: زدی تو خال ، واس همینه ساندویچ اوردن با خودشون
کیونگ سو: عیب نداره مهم اینه شام داریم بالاخره گرسنه نمی مونیم
مین ها: اگه نداشتیم که خودم شامت می کردم
ایریس: مین ها اروم باش
مین ها: اقا من نمی دونم اگه گرسنه باشم هیچی حالیم نمیشه غذای منو بدید الان میمیرم
جونگ کوک: منم گرسنمه معدم درد گرفته
داسام: هیونگ تو الان یک بطری شربت خوردی
هانول: اره قرمزم بود
کیونگ سو: حتما خون بوده ( شوخی )
جونگ کوک: چ.چی!! نه بابا کدوم خون ( شکه )
ایریس: ( زد تو سر کیونگ سو ) چی چرت و پرت میگی خون اشام وجود نداره تازه هرچی قرمزه که خون نیست ( سر تکون دادن به نشانه تاسف )
Part 21
داسام: ناهار چی داریم؟؟
یوری: کوفت داریم
داسام: گرسنمههههه
جونگ کوک: اوهوم منم گرسنمه
مین ها: سبد غذاها تو ماشین کیونگ سوعه الانم با ایریس رفتن بیرون یک کاری انجام بدن اومدن میگم سبد رو بیاره ناهار بخوریم!!
جونگ کوک: ( اخم ) اها
هانول: من برم یک زنگی بزنم و بیام
جونگ کوک: باشه برو زود برگرد
هانول: حله
ایریس ویو
تو مطب دندونپزشکی نشسته بودیم که گوشیم زنگ خورد با دیدن اسم هانول تماس رو جواب دادم.........
( ایریس: الو! سلام )
( هانول: سلام ، میگم کجایید شما دوتا؟ )
(ایریس: مطب دندون پزشکی )
( هانول: چی؟؟ چرا؟؟ )
( ایریس: نمی دونم دندونم درد میکنه کیونگ سو هم منو اورد مطب )
( هانول: کی کارتون تموم میشه؟؟ )
( ایریس: تمومه شده منتظرم کیونگ سو بیاد بیایم پیش شما )
( هانول: اومدین سبد غذا رو هم بیارید )
( ایریس: باشه حتما ، خداحافظ )
( هانول: خداحافظ )
( ساعت ۳ ظهر )
ایریس: کیونگ سو اون سبد غذا رو از توی صندوق بیار با خودت!
کیونگ سو: کدوم سبد؟؟ سبدی توی ماشین من نیست ( تعجب )
ایریس: الان وقت شوخی نیست
کیونگ سو: جدی میگم سبدی نیست
ایریس: شتتتت سبد موند توی حیاااااط ( زد توی پیشونی خودش ) بدبخت شدیم الان چکار کنیم؟
کیونگ سو: برای بقیه غذا میخریم میبریم براشون مشکلی نیست ( خنده )
ایریس: رو اب بخندی ( چشم غره )
ایریس: ما اومدیم
مین ها: غذا رو بیارید الانه که بمیرممممم
داسام: عه نونا ساندویچ اوردی؟؟
جونگ کوک: نگو که غذا هارو خونه جا گذاشتید؟
یوری: زدی تو خال ، واس همینه ساندویچ اوردن با خودشون
کیونگ سو: عیب نداره مهم اینه شام داریم بالاخره گرسنه نمی مونیم
مین ها: اگه نداشتیم که خودم شامت می کردم
ایریس: مین ها اروم باش
مین ها: اقا من نمی دونم اگه گرسنه باشم هیچی حالیم نمیشه غذای منو بدید الان میمیرم
جونگ کوک: منم گرسنمه معدم درد گرفته
داسام: هیونگ تو الان یک بطری شربت خوردی
هانول: اره قرمزم بود
کیونگ سو: حتما خون بوده ( شوخی )
جونگ کوک: چ.چی!! نه بابا کدوم خون ( شکه )
ایریس: ( زد تو سر کیونگ سو ) چی چرت و پرت میگی خون اشام وجود نداره تازه هرچی قرمزه که خون نیست ( سر تکون دادن به نشانه تاسف )
۶.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.