تشنه ام امشب

تشنه ام امشب
گر باز خیال لبِ تو
خواب نفرستد و از راهِ سرابم نَبَرَد

کاش از عمر
شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنمِ زُلفِ تو را نوشم و خوابم نبرد . . .

#اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۱۰)

به رویدادی بزرگ محتاجماتفاقی که بی خبر باشدکاش وقتی به خانه...

داستان از اینجا آغاز میشود:کسی مداماز کنارت میگذرد،کم کم عبو...

باهر بهانه و هوسی عاشقت شده استفرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده...

پیش ساز تو من ازسِحر سخن دم نزنمکه زبانی چو بیان توندارد سخن...

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشبمهمان عزیز آمده در خانه‌ام ام...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط