می خواهم از تو بنویسم

می خواهم از تو بنویسم
با نامت تکیه گاهی بسازم
برای پرچین های شکسته
برای درخت گیلاس یخ زده
از لبانت
که هلال ماه را شکل می دهند
از مژگانت
که به فریب، سیاه به نظر می رسند

می خواهم انگشتانم را
در میان گیسوانت برقصانم
برآمدگی گلویت را لمس نمایم
همان جایی که با نجوایی بی صدا
دل از لبانت فرمان نمی برد

می خواهم نامت را بیامیزم
با ستارگان
با خون
تا درونت باشم
نه در کنارت
می خواهم ناپدید شوم
همچون قطره ای باران
که در دریای شب گمشده است.
#هالینا_پوشویاتوسکا #شاعر_لهستان
دیدگاه ها (۳)

نگشتم از تو هرگز ای صنم سیرولیک از هجر گشتم دم به دم سیرهمی‌...

‌نمی دانم ..چرا وقتی به آغوش می گیرمتدیگر به هیچ چیز فکر نمی...

شازده کوچولو گفت:شاید باورت نشه!گل با تعجب پرسید: چیو؟شازده ...

حقیقت را میدانمحقیقت های دیگر را فراموش کننه به جنگی نیاز اس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط