تو رنگت قرمز شده بود ازت پرسید خوبی
تو رنگت قرمز شده بود ازت پرسید :خوبی؟
تو گفتی خوبم .اون گفت عالیه چون رنگت قرمز شده . دقیقا همون موقع آسانسور وایساد تو ترسیدی و سری پریدی بغلش اونم بغلت کردو گفت :نگران نباش وایسادیم تو طبقات الان درو باز میکنم.سری کافشنشو درآورد وداد دست وشروع کرد به باز کردن در که دقیقا همون موقع بیهوش شدی .اون زنگ خطر آسانسور و زدو یک از گارسون های اون طبقه آتش نشانی هارو خبر کردو در آسانسور و باز کردن و کراشت بلندت کردو بردت اورژانس تو نیم ساعت بعد بیهوش اومدی کراشت و دوستت منتظرت نشسته بودن که یهو دوستت به کراشت گفت:که تو میتونی بری.........
بقیش پارت بعد
تو گفتی خوبم .اون گفت عالیه چون رنگت قرمز شده . دقیقا همون موقع آسانسور وایساد تو ترسیدی و سری پریدی بغلش اونم بغلت کردو گفت :نگران نباش وایسادیم تو طبقات الان درو باز میکنم.سری کافشنشو درآورد وداد دست وشروع کرد به باز کردن در که دقیقا همون موقع بیهوش شدی .اون زنگ خطر آسانسور و زدو یک از گارسون های اون طبقه آتش نشانی هارو خبر کردو در آسانسور و باز کردن و کراشت بلندت کردو بردت اورژانس تو نیم ساعت بعد بیهوش اومدی کراشت و دوستت منتظرت نشسته بودن که یهو دوستت به کراشت گفت:که تو میتونی بری.........
بقیش پارت بعد
- ۱.۱k
- ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط