دیشب رفتیم زیر درخت خرمالو که دوستش داری

دیشَب رَفتیم زیرِ دِرَختِ خُرمالو که دوستِش داری؛
هِی شِمُردیم نارِنجیا رو، اِشتباه بود!
یِدونه از وَزنِت کَمتَر شُده بود!
هِی دِلِمون لَرزید نَکُنه تو هَم‌ سَختته بدونِ ما، لاغَر شُدی ...
باز از اوّل شِمُردیم...
دیوونهِ اُتاق بَغَلی اومَده بود می‌گُفت:
"غُصه نَخور دیوونه‌ کی دیده شَب بِمونه؟!"
ما هَم باهاش می‌خَندیدیم نَفَهمه چه بَختَکِ غَمی
گَلومونو سِفت چَسبیده وَ دَستایِ تو رو کَم داره که جُداش کُنی!
دِلبَر هَر چی وایسادیم که نَیومَدی،
مُلتَفِت شُدیم دیوونه راست می‌گُفت،
شَب نَموند؛ وَلی صُبحَم نَشُد...
غروبِ جُمعه شُد!‌ 🙂🥀🖤



















[ مُضطَرِب حآل مَگَردان مَنِ سَرگَردان را :))))
#لُطفاً‌ 🙂🖤🌱]

#آناهیتا 🖤
دیدگاه ها (۰)

شایَد باوَرِت نَشه گاهی از شِدتِ دِلتَنگیراضی به هَر چی بودَ...

دِلتَنگِتَم!میشه بِبَرَمِت با هَم یِکَم خیابونهایِ شَهرِمونو...

دیشَب،سَر و صِداش نمیذاشت چَشم رو هَم بِذارَم... به زَحمَت ی...

‏یه‌جایی شاملو میگه: «مَن دَر بی‌حوصِلِگی‌هایَم، با تو زِندگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط