زندگی رویاییپارت

زندگی رویایی:پارت ۶۹
از پشت در آوردم و رو سر سان ها گذاشتم
÷اوپا روانی شدی
-اره روانی شدم
÷لطفا کاری باهاش نکن اوپااا اوت خواهرزادته چطوری دلت میاد
-تو اول گوش بده من خیلی بهت وقت دادم در حدی که ازواج کردی بچه آوردی داری خوب زندگی میکنی خوشبختی
÷خب تو چی اذیتت کرده
-تو میدونی ا .ت کجان(داد)
یهو سان ها گریه کرد
÷داد نزن
-هایششش(داد)
بلندش کردم و سعی کردم آرومش کنم
-سان ها هوشش هوشش...منم دایی.. ببخشید باشه
÷اوپا تو اینجوری نبودی چته روانی شدی
-ارهه ارهه روانی شدم ا.ت کجان
÷من از کجا بدونم
-جون بچت برات مهم نیست نه؟؟
تفنگم رو روی سر سان ها گذاشتم
÷نه اوپا نکن نکن لطفا اون زندگیمه
-جوری که این وروجک زندگیته منم ا.ت زندگیمه
÷اگه میخواستیش اینجوری قضاوتش نمیکردی...اون دختره ..اینکه بهش لقب هرزه رو بدی با اینکه تو باکره بودنش رو ازش گرفتی میدونی چقدر بده...تو معوشق بودی
-میدونم میدونم من ...دیگه نمیتونم حیلی بهش ظلم کردم ولی کمکم کن
÷اوففف اگه ا.ت بدونه پارم میکنه
-یعنی باهاش در ارتباطي
÷اوفف. اره
-بهش زنگ بزن
÷چی
-پس با سان ها خدافظی کن
÷باش باش
به ا.ت زنگ زد حیلی عصبانی شد
دیدگاه ها (۱۱)

یه سال از سختی های که کشیدی از صبری که کردی از تحمولی که کر...

شاید یه بغل همه چی رو حل کنه

زندگی رویایی:پارت۶۸+چون داداشت اگه با خبر بشه منو از بچم محر...

تا اینجا رمان چطوره؟؟؟پیشنهادی؟؟ایده ای؟؟هرچیز که احساس می‌ک...

وقتی تو دعوا بهت آسیب میزنن و بیهوش میشینامجون:(بغض کرده) بی...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط