🖤Не трогай книгу📕
🖤Не трогай книгу📕
۱۸
با این حرفم مثل جن زده ها سرش و آورد بالا
و نگاهم کرد .
♤وایستا ببینم توی این چند روز که خونه بودی .
+دی دیشب این اتفاق افتاد من پارک و دیدم!
♤خدای من !
+اون اون قدرت مند بود ترسناک بود ل لطفا کمکم کن تهیونگ لطفا .
♤پس بلاخره شیطان ما آقای پارک تونست از طلسم اینه ها فرار کنه !
+چ چی !؟
♤ات پات توی بد قضیه ای گیره حتی دیگه فرارهم
جواب نمیده در مقابل پارک .
+من منظورت ا اینکه نکنه !
♤برادر پدر بزرگت پادشاه مین یونگی بلاخره از طلسمی که براش درست کرده بودند در اومده و حالا دنبال تو و انتقامشه !
+چ چرا من !
♤چون تو .....نه ولش .
+تهیونگ بگوووو!
♤.....چون.
______________________________________________________
Like32
kamint 28
۱۸
با این حرفم مثل جن زده ها سرش و آورد بالا
و نگاهم کرد .
♤وایستا ببینم توی این چند روز که خونه بودی .
+دی دیشب این اتفاق افتاد من پارک و دیدم!
♤خدای من !
+اون اون قدرت مند بود ترسناک بود ل لطفا کمکم کن تهیونگ لطفا .
♤پس بلاخره شیطان ما آقای پارک تونست از طلسم اینه ها فرار کنه !
+چ چی !؟
♤ات پات توی بد قضیه ای گیره حتی دیگه فرارهم
جواب نمیده در مقابل پارک .
+من منظورت ا اینکه نکنه !
♤برادر پدر بزرگت پادشاه مین یونگی بلاخره از طلسمی که براش درست کرده بودند در اومده و حالا دنبال تو و انتقامشه !
+چ چرا من !
♤چون تو .....نه ولش .
+تهیونگ بگوووو!
♤.....چون.
______________________________________________________
Like32
kamint 28
۷.۸k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.