نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:36

م.ت به موقع اومدین شام حاظره

ا.ت:خیلییی گشنمههه

جونگ کوک:خانم شکمو برو اول وسایلارو بزار تو اتاقت و لباست رو عوض کن دیگه بیا

ا.ت:باشه

سریع رفتم اتاقم وسایلارو گذاشتم تو کمدم و لباسمو عوض کردم و رفتم پایین همه نشسته بودن طبقه معمول کنار جونگ کوک نشستم

ب.گ:خرید چطور پیش رفت؟

ا.ت:خیلی خوب بود

جونگ کوک:تمام کارارو انجام دادیم فقط مونده تالار

ب.گ:همینجا بر گزارش میکنیم حیاطم که بزرگه

ب.ت:بنظر منم همینجا خوبه

ب.ک:آره خوبه

ا.ت و جونگ کوک:باشه

و شاممون رو خوردیم شاممون که تموم شد رفتیم اتاقامون روتخت نشسته بودم که جوگ کوک اومد داخل و رو تختم خوابید بغلم کرد سرمو گذاشت رو سینش منم عادت کرده بودم به بغلش بخاطر همین منم خوابیدم

۳ روز بعد:

توی این سه روز اتفاق خاصی نیوفتاد و عین برق و باد گذشت و الانم دارن آرایشم میکنن توی اتاق خودم بودم و کلی مهمون اومده آرایشم تموم شد و آرایشگرا هم رفتن بیرون منم لباسمو پوشیدم منتظر بودم که صدام بزنن برم پایین که در زده شد و اومد داخل مامانم بود اومد بغلم کرد
م.ت:خیلی خوشگل شدی عزیزم(لبخند)

ا.ت:ممنون (لبخند )

که بابا هم اومد داخل

ب.ت:
دیدگاه ها (۱)

نام:خاندان جئون PART:37ب.ت:چقدر خوشگل شدی(لبخند)ا.ت:ممنون با...

نام:خاندان جئون PART:38عاقد حرفاش رو زد ماهم گفتیم بله بعد ه...

نام:خاندان جئون PART:۳۵فروشنده راهنمایی مون کرد و اتاق پُرو ...

نام:خاندان جئون PART:34جونگ کوک:وقتی فهمیدم که باید باهم ازد...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط