نسیم صبح پنداری ز و یار میآید

نسیم صبح پنداری ز كوى یار می‌آید
به جانها مژده می‌آرد که آن دلدار می‌آید

به صد اکرام می‌باید به استقبال او رفتن
که بوی دوست می‌آرد زکوی یار می‌آید
دیدگاه ها (۱)

فکرش را بکن...یک روزی به جایگاهی میرسی که تمام آدمایی که تو ...

حال من ،در شهر احساسم گم است ...

#عاشقانه

تن فروشی در خیابان اصلی شهر دامنش را بالا کشید و فریاد زد:من...

🍃🧚🏼‍♀️🦋نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازیناز نسیم صبح بوی یار...

#تک_پارتی #تهکوک#درخواستیتهیونگ نگران در حال درست کردن سوپ و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط