پارت سوم

پارت سوم
عشق بد ♀️⛓️
از رل زدن گرمی و جیمین یک ماه می‌گذشت و اونا واقعا عاشق هم شده بودن اما یه روزی ......
جیهوپ:سلام گرمی خوبی ؟ داری کجا میری ؟
گرمی :سلام تو مگه دوست جیمین نیستی در خونه ما چیکار می‌کنی ؟🤨
جیهوپ:هیچی یه لحظه بیا کارت دارم
گرمی : باشه اما... کجا؟
جیهوپ: تو بیا
جیهوپ گرمی رو به یک کوچه باریک و بنبست برد
گرمی رو به دیوار کوبید دست هاش رو از بالا با دست های خودش گرفت و لب..اش🤫رو گذاشت رو لب های گرمی
گرمی :امممممم..ممم
جیهوپ:هیسسسس
بعد کمی لب گرفتن
جیهوپ:خوشت اومد؟
گرمی یه سیلی محکم زد در گوشش:چطور تونستی این کار بکنی جیمین منو به بار نبوسیده تو چطور تونستی «جیغ»
جیهوپ بدون هیچ حرفی از کوچه دور شد
گرمی نشست و یک دل سیر گریه کرد
......
پارت بعد در قسمت بعد منتظر باشید
♀️⛓️