رابطه ی بغض رو با شب نمیدونم..
رابطهی بغض رو با شب نمیدونم..
شب رو اگه از سر بگیری برای آدمایی مثِ ما از چهار صفر که گذشت میشه شب..
جایی که با هر صفری که پیشِ بغلی صف میکشه بغضِ منم حبه به حبه ردیف میشه..
مثِ وقتی که چیزی رو میکاری دونهها رو بغلِ هم میچینی و انتظار میکشی که ثمر بده..
اما بغضِ من رو با خواهش و تمنا و نه حتی داد و دعوا میشه بیرون داد،شکست یا حتی از بین برد..
از ساعتهای شب بدم میاد وقتی سکون و خلوتشون مثِ مته سرم رو سوراخ میکنه..
مخصوصا ساعتهایی که بعد از ۰۰:۰۰ صفر باشه..
منو یادِ ناقوصِ مرگی میندازه که وقتی میزنه بیرحمتین آهنگ رو تو گوشت پژواک میکنه..
آهنگی که خواب رو ازت بگیرِ و عوضش پاداشت بشه بیداریهای مکرر..
من نه شب رو دوست دارم نه روز..
یا اگر ترجیحی بود میگفتم شب الاقل اون موقهها که کسی نیست خودم هستم..
اما من از هیچ کجای یک #۲4ساعت خوشم نمیاد..
#فاطمه_آشوب
یه دقیقه بعد از نحس در چهار
شب رو اگه از سر بگیری برای آدمایی مثِ ما از چهار صفر که گذشت میشه شب..
جایی که با هر صفری که پیشِ بغلی صف میکشه بغضِ منم حبه به حبه ردیف میشه..
مثِ وقتی که چیزی رو میکاری دونهها رو بغلِ هم میچینی و انتظار میکشی که ثمر بده..
اما بغضِ من رو با خواهش و تمنا و نه حتی داد و دعوا میشه بیرون داد،شکست یا حتی از بین برد..
از ساعتهای شب بدم میاد وقتی سکون و خلوتشون مثِ مته سرم رو سوراخ میکنه..
مخصوصا ساعتهایی که بعد از ۰۰:۰۰ صفر باشه..
منو یادِ ناقوصِ مرگی میندازه که وقتی میزنه بیرحمتین آهنگ رو تو گوشت پژواک میکنه..
آهنگی که خواب رو ازت بگیرِ و عوضش پاداشت بشه بیداریهای مکرر..
من نه شب رو دوست دارم نه روز..
یا اگر ترجیحی بود میگفتم شب الاقل اون موقهها که کسی نیست خودم هستم..
اما من از هیچ کجای یک #۲4ساعت خوشم نمیاد..
#فاطمه_آشوب
یه دقیقه بعد از نحس در چهار
۱.۲k
۰۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.