من

من ،
من رعشه دستان مادر بزرگ ...
تو ،
تو تسبیح فیروزه ای ارثی ...
فصله مان ،
فاصله دانه هاست از هم
خیلی دور ...
خیلی نزدیک ...
عشق میراث خانوادگی ماست ...
ذکر بگو که
زندگی به نخی آویزان است ...

" أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ "

#حمید_رضا_طاهری
برج طبقه سی و یکم
دیدگاه ها (۷)

بیا ...اگر تو نباشی ،دوباره مجبورمکه نام وضعیتم را "وخیم" بگ...

دیگر احتمال بازگشتن تو لطیفه ای ستکه دوستان قدیمی مرا با آن ...

بعد ازچندسـالهنوز باید حواسـم را جمع کنمگاهی که حواسمپرت سکو...

در من کافه ای وجود داردکه هرشب در آن با تو قرار دارمروی دیوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط