ویو جیا
ویو جیا
این الان داشت برا مخط و نشون میکشید
جیا: هعی مگه....
چون میدونست دارم دوباره اعتراض میکنم
جلو گفتنمو گرف
ته: مگع نگفتم حرف نزنن
جیا: من هنوز فکرامو نکردم
ته: خب؟ اول اخر که برا منی
این پسره بم علاقه داره؟
یا بازیم نیده؟
اخه هیچ حسی تو حرفاش نیس
هیچ عشقی تو وجودش ندیدم که بخوهد بم بدتش
جیا: چرا این کارو میکنی؟
ته: دوست دارم
جیا🙄🧐😳
ته: چیه بم نمیخوره
جیا: دروغ نگو ولم کن برم
ته: نمیزارم
بغل تخت دراز کشیدو منو انداخت سر جا قبلی زیر پنجرهه
ته: خب فسفلی خوشگل جات از ایم ب بد همونجاس که روش خوابیدی
چرا احساس میکنم همه خرفاش و بزور بم میزنه و هیچ علاقه ایی نداره ب گفتنشون ولی اگه دروغ بهترین دروغ بود که تا ب حال شنیدم
ته؛ خب..
جیا: خب؟
ته: خب شکه بودنتو درک میکنم که نمیتونی حرف بزنی
خیره به حرفا و کاراش نگا میکردم بلا نصبت بزز
وقتی خرکتی ازم ندید برم گردوند رو ب پتجرههه از پشت ب سفت ترین حالت ممکن بقلم کرد( دوستان از مشت منظورم عادیه عادی)
کش موم و باز کرد که موهام اطراف کنر ریخت
سرشو سمت بخش از موهای سرم که افتاده بود رو گردنم بود فرو برد
این الان داشت برا مخط و نشون میکشید
جیا: هعی مگه....
چون میدونست دارم دوباره اعتراض میکنم
جلو گفتنمو گرف
ته: مگع نگفتم حرف نزنن
جیا: من هنوز فکرامو نکردم
ته: خب؟ اول اخر که برا منی
این پسره بم علاقه داره؟
یا بازیم نیده؟
اخه هیچ حسی تو حرفاش نیس
هیچ عشقی تو وجودش ندیدم که بخوهد بم بدتش
جیا: چرا این کارو میکنی؟
ته: دوست دارم
جیا🙄🧐😳
ته: چیه بم نمیخوره
جیا: دروغ نگو ولم کن برم
ته: نمیزارم
بغل تخت دراز کشیدو منو انداخت سر جا قبلی زیر پنجرهه
ته: خب فسفلی خوشگل جات از ایم ب بد همونجاس که روش خوابیدی
چرا احساس میکنم همه خرفاش و بزور بم میزنه و هیچ علاقه ایی نداره ب گفتنشون ولی اگه دروغ بهترین دروغ بود که تا ب حال شنیدم
ته؛ خب..
جیا: خب؟
ته: خب شکه بودنتو درک میکنم که نمیتونی حرف بزنی
خیره به حرفا و کاراش نگا میکردم بلا نصبت بزز
وقتی خرکتی ازم ندید برم گردوند رو ب پتجرههه از پشت ب سفت ترین حالت ممکن بقلم کرد( دوستان از مشت منظورم عادیه عادی)
کش موم و باز کرد که موهام اطراف کنر ریخت
سرشو سمت بخش از موهای سرم که افتاده بود رو گردنم بود فرو برد
۱۴.۱k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.