پارت ۶
ویو کوک
یک که تک چشم بود اومد سمتمون اگه اشتباه نکنم سر خدمتکار بود رو به دختره کرد فکر کنم اسمش سومی بود
سرخدمتکار " بانو پدر و مادرتون توی سالن پذیرایی منتظرتون هستن برای صرف ناهار
سومی" اوکی همونطور که میبینی مهمون زیاد دارم به تعداد همه بگین ظرف بیارن و یه اتاق ۷ خوابه برای این ۷ نفر آماده کنید فکر کنم اتاق ۱۵ خوب باشه
سر خدمتکار " چشم بانو الان میگم چیز هایی که گفتین رو آماده کنن
ویو سومی
به سمت سالن پذیرایی رفتیم و روی صندلی های میز ۲۰ نفره نشستیم الحق که زیاد بودیم با اینکه ما گرگینه ها علاقه خاصی به گوشت تازه و پر خون داریم ولی چون من یه نیمه انسان بودم ترجیحا گوشت پخته رو خیلی دوست دارم مخصوصا استیک های مخصوص مامان منو سوهیون باهاش عشق میکنیم مخصوصا بابا که گرگینه بود عاشقش بود دیگه دوستای خودم که بماند امشب استیک گوشت قرمز و پاستا و رامیون تند که مامان به اشپزا یاد داد و مرغ سوخاری و برای دسر کیک و تیرامیسو . میشه گفت کل میز شلوغ شده بود
کوک ویو
عاااااااااااااااا دهنم آب افتاد چقدر غذا اینجاست پی دی نیم خیلی ببخشید ولی امشب از شکمم نمیگذرم
اول از همه اون پدره شروع کرد بعد اجازه خوردن به ما داد شروع کردیم
من اول استیک برداشتم چه خوب پخته شده بود به تیکه های کوچیک تقسیم کردم و آروم شروع کردم به خوردن عجب مزه ای داشت بعدا ادویه هاشو ازشون بگیرم تا یادم نرفته خخخخخ
بعد پاستا
پاستای سبزیجات بود میشد مزه سبزیجات و خوب حس کرد یکم رامیون تندی که مزه رامیون های جین هیونگ رو میداد دیگه واقعا سیر شده بودم و جایی برای دسر نداشتم 😂
پدره " خوب مسافر های عزیز میتونین به اتاق هاتون برین و استراحت کنین لباس هم براتون گذاشتیم امیدواریم از اینجا لذت ببرین
نامجون " خیلی ازتون ممنونیم
همه باهم " بله خیلی ممنون
پدره " خواهش میکنم این کمتر کاریه که برای این ۷ شوالیه میتونم انجام بدم میتونین برین
همه بلند شدن با شب بخیر و معذرت خواهی به سمت اتاقی که یه خدمتکار به ما نشون داد وارد اتاق شدیم واووووووووووووو چقدر اتاقش بزرگه چه دکوراسیون خفنی عه سه تا در دیگه هم داره
اولی رو باز کردم یه اتاق دیگه بود اون ۳ خوابه بود و دوتا در دیگه هم اونجا بود که احتمالا حموم و سرویس بود اول ترجیح دادم یه حموم داغ برم چون خیلی عرق کردم به حموم رفتم ......
یک که تک چشم بود اومد سمتمون اگه اشتباه نکنم سر خدمتکار بود رو به دختره کرد فکر کنم اسمش سومی بود
سرخدمتکار " بانو پدر و مادرتون توی سالن پذیرایی منتظرتون هستن برای صرف ناهار
سومی" اوکی همونطور که میبینی مهمون زیاد دارم به تعداد همه بگین ظرف بیارن و یه اتاق ۷ خوابه برای این ۷ نفر آماده کنید فکر کنم اتاق ۱۵ خوب باشه
سر خدمتکار " چشم بانو الان میگم چیز هایی که گفتین رو آماده کنن
ویو سومی
به سمت سالن پذیرایی رفتیم و روی صندلی های میز ۲۰ نفره نشستیم الحق که زیاد بودیم با اینکه ما گرگینه ها علاقه خاصی به گوشت تازه و پر خون داریم ولی چون من یه نیمه انسان بودم ترجیحا گوشت پخته رو خیلی دوست دارم مخصوصا استیک های مخصوص مامان منو سوهیون باهاش عشق میکنیم مخصوصا بابا که گرگینه بود عاشقش بود دیگه دوستای خودم که بماند امشب استیک گوشت قرمز و پاستا و رامیون تند که مامان به اشپزا یاد داد و مرغ سوخاری و برای دسر کیک و تیرامیسو . میشه گفت کل میز شلوغ شده بود
کوک ویو
عاااااااااااااااا دهنم آب افتاد چقدر غذا اینجاست پی دی نیم خیلی ببخشید ولی امشب از شکمم نمیگذرم
اول از همه اون پدره شروع کرد بعد اجازه خوردن به ما داد شروع کردیم
من اول استیک برداشتم چه خوب پخته شده بود به تیکه های کوچیک تقسیم کردم و آروم شروع کردم به خوردن عجب مزه ای داشت بعدا ادویه هاشو ازشون بگیرم تا یادم نرفته خخخخخ
بعد پاستا
پاستای سبزیجات بود میشد مزه سبزیجات و خوب حس کرد یکم رامیون تندی که مزه رامیون های جین هیونگ رو میداد دیگه واقعا سیر شده بودم و جایی برای دسر نداشتم 😂
پدره " خوب مسافر های عزیز میتونین به اتاق هاتون برین و استراحت کنین لباس هم براتون گذاشتیم امیدواریم از اینجا لذت ببرین
نامجون " خیلی ازتون ممنونیم
همه باهم " بله خیلی ممنون
پدره " خواهش میکنم این کمتر کاریه که برای این ۷ شوالیه میتونم انجام بدم میتونین برین
همه بلند شدن با شب بخیر و معذرت خواهی به سمت اتاقی که یه خدمتکار به ما نشون داد وارد اتاق شدیم واووووووووووووو چقدر اتاقش بزرگه چه دکوراسیون خفنی عه سه تا در دیگه هم داره
اولی رو باز کردم یه اتاق دیگه بود اون ۳ خوابه بود و دوتا در دیگه هم اونجا بود که احتمالا حموم و سرویس بود اول ترجیح دادم یه حموم داغ برم چون خیلی عرق کردم به حموم رفتم ......
۳.۹k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.