تکپارتی تهیونگ (درخواستی)
تکپارتی تهیونگ (درخواستی)
وقتی مافیا بودی و اون بهت خیانت میکنه
.
ا/ت ویو
چندروزه به تهیونگ شک کردم تصمیم گرفتم بادیگاردارو بذارم تا تعقیبش کنن
فلش بک به غروب
امروز به بادیگاردام گفتم و اونها تعقیبش کردن که یکی از بادیگاردام بم زنگ زد (علامتش@)
@خانم ما آقای تهیونگو دیدیم که به شما خیانت میکنه و داره یک دختر رو میبوسه
و یه عکسم واسم فرستاد
قلبم نمیزد
ا/ت:که به من خیانت میکنی نشونت میدم (پوزخند)
به بادیگاردام گفتم دختررو واسم بیارن
و خودمم به تهیونگ زنگ زدم وقتی اومد گفت:سلام بیب
ا/ت:کجا بودی
ته:ب..بیرون (با استرس و لکنت )
ا/ت :پس بیا بریم انباری یه چیزی نشونت بدم
ته:باش
وقتی رفتن جنازه اون دخترو دیدن
تهیونگ ناباور به ا/ت نگاه کرد و گف :غلط کردم یه فرصت دیگه بهم بده (گریه)
ا/ت:دیر شده و یه گولوله تو مغز تهیونگ زد و گفت:بدون تو میمیرم بعد یه گولوله تو مغز خودش زدو پایان❤
امیدوارم خوشتون بیاد ❤
و اینکه این فیکه واقعیت نداره دور از جون شما و تهیونگ❤❤😘
#تکپارتی
وقتی مافیا بودی و اون بهت خیانت میکنه
.
ا/ت ویو
چندروزه به تهیونگ شک کردم تصمیم گرفتم بادیگاردارو بذارم تا تعقیبش کنن
فلش بک به غروب
امروز به بادیگاردام گفتم و اونها تعقیبش کردن که یکی از بادیگاردام بم زنگ زد (علامتش@)
@خانم ما آقای تهیونگو دیدیم که به شما خیانت میکنه و داره یک دختر رو میبوسه
و یه عکسم واسم فرستاد
قلبم نمیزد
ا/ت:که به من خیانت میکنی نشونت میدم (پوزخند)
به بادیگاردام گفتم دختررو واسم بیارن
و خودمم به تهیونگ زنگ زدم وقتی اومد گفت:سلام بیب
ا/ت:کجا بودی
ته:ب..بیرون (با استرس و لکنت )
ا/ت :پس بیا بریم انباری یه چیزی نشونت بدم
ته:باش
وقتی رفتن جنازه اون دخترو دیدن
تهیونگ ناباور به ا/ت نگاه کرد و گف :غلط کردم یه فرصت دیگه بهم بده (گریه)
ا/ت:دیر شده و یه گولوله تو مغز تهیونگ زد و گفت:بدون تو میمیرم بعد یه گولوله تو مغز خودش زدو پایان❤
امیدوارم خوشتون بیاد ❤
و اینکه این فیکه واقعیت نداره دور از جون شما و تهیونگ❤❤😘
#تکپارتی
۱۱.۱k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.