گفتم لب تو را که دل من تو بردهای

گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای
گفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد

سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست
ما را غم تو برد به سودا تو را که برد

توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت
باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد

#عالیجناب_سعدے


دیدگاه ها (۱۴)

‌شاخه‌ی عشق را شکستمآن را در خاک دفن کردمو ديدم کهباغم گل‌ ک...

‌نامِ تو رانمی خواهند از بر کنمدر بر کشمسیم های خاردار امابا...

‌واژه آسمان شعر من استتنها برای سرودن نام تو آن گاه که نیست...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هفتم#شب یار من تب است و غم #سی...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط