محاصره گنگ دژ
#محاصره_گنگ_دژ
#شاهنامه
متن شاهنامه خبر میدهد که #کیخسرو با سیهزار شمشیرزن که احتمالا همه از ایران بودند در قلب لشکر جای گرفت، همچنین در قلب لشکر جنگاوران طوس زرینه کفش و زرینکلاهان منوشان که بر کشور خوزیان فرمانروا بود مستقر شدند.
در کنار ایشان از جنگجویان کرمان، گوران باضافهٔ جنگجویان یمن به فرماندهی صیاع و جنگجویان کابل به رهبری ایرج پیل تن و عدهای از دلاوران از « تخمهٔ کیقباد »و گروهی از سوریان به سرکردگی شماخ سوری و گروهی نیز از شهر داور به رهبری گیوهٔ رزمزن حضور داشتند.
خاک طوس خوزیان بوده و طوس فرزند نوذر بود، تختگاه نوذر در شهری بنام « دهستان » قرار داشته و محتملا دهستان باید پایتخت کشور خوزیان بوده است.
باری قلب سپاه اینگونه آراسته شد و لشکریانی از عیلام ، کرمان، گوران، یمن، کابل و احتمالا مازندران در آن شرکت داشتند.
سمت راست ( میمنه ) کاملا بر عهدهٔ #رستم و قبایل زال دستان بود و این نشان میدهد زابلیان نقش مهمی در جنگ آتی داشتهاند و میتوانستند به تنهایی جناح راست را نگهداری کنند.
سمت چپ ( میسره ) را لشکریانی از تخمهٔ پورست و تخمهٔ زرسپ که ظاهرا از قبیله زرتشت بودند بر عهده داشتند چون ایشان را پرستندهٔ آذرگشسپ میخوانند.
در کنار ایشان خاندان گودرز از کشور اردبیل قرار گرفت.
فردوسی دربارهٔ اینان مطلبی میگوید که تازگی دارد میگوید آنها با پیلانی که بر پشت آنها صندوقهایی حامل تیراندازان بود وارد میدان نبرد شدند.
سپهدار گودرز را خواستند
چپ لشکرش را بیاراستند
بفرمود تا پیش قلب سپاه
به پیلان جنگی ببستند راه
نهادند صندوق بر پشت پیل
زمین شد به کردار دریای نیل
هزار از دلیران روز نبرد
به صندوق بر ناوک انداز کرد
نگهبان هر پیل سیصد سوار
همه جنگجوی و همه نیزهدار
میدانیم که هرودوت خبر داده که مادها تیراندازی را از اسکیتهافرا گرفتند. از طرفی منابع عبری از پادشاهی اشکناز یا همان اسکیت های آشکودا در سرزمین ماننا یا آذربایجان سخن به میان آوردهاند.
واقعا اگر تیرانداران جناح چپ سپاه کیخسرو از آذربایجان یا اردبیل بوده باشند محتملا اسکیتهای اشکودا که در متون عبری آمده میتواند در جنوب شرقی رود ارس و سواحل غربی دریای خزر مسکن داشتهاند.به نظر میرسد جنگجویان ایرانی در پایتخت کیخسرو با شور و هیجان گرد آمده بودند سر انجام به پای حصار گنگ دژ رسیده و ایرانیان توانسته بودند پایتخت توران را به محاصره در آورند.
این محاصرهٔ با عظمت موجب وجد همهٔ جنگجویان شده بود زیرا اکنون بر جایی احاطه داشتند که بزرگترین دشمن ملل یعنی #افراسیاب در آن خزیده بود و آخرین تلاش مزبوحانهاش را انجام میداد.
متون تاریخی دربارهٔ محاصرهٔ دژ نینوا که تسخیر آن هم بسیار شاق بوده خبرهایی میدهند و میگویند: از شهرهای بزرگ جز نینوا و کلخوچیزی برای ساراک باقی نمانده بود.
از روایت کتسیاس چنین بر میآید که مادیها در آن زمان سرگرم محاصرهٔ نینوا بودند.
ساراک و لشکریان آشور در طی سال - ۶۱۳ پ. م. - هیچ اقدامی به عمل نیاوردند حدس زده میشود که شاید واقعاً در نینوا محصور بودهاند.
معهذا متن تاریخ گد تا آنجا که مربوط به سال - ۶۱۲ پ. م. - میباشد و آنچه از کتاب ناحوم میتوان استخراج کرد همه از کوتاهی مدت محاصرهٔ نینوا و اینکه ناگهان مسخّر شد، حکایت میکنند.
#شاهنامه
متن شاهنامه خبر میدهد که #کیخسرو با سیهزار شمشیرزن که احتمالا همه از ایران بودند در قلب لشکر جای گرفت، همچنین در قلب لشکر جنگاوران طوس زرینه کفش و زرینکلاهان منوشان که بر کشور خوزیان فرمانروا بود مستقر شدند.
در کنار ایشان از جنگجویان کرمان، گوران باضافهٔ جنگجویان یمن به فرماندهی صیاع و جنگجویان کابل به رهبری ایرج پیل تن و عدهای از دلاوران از « تخمهٔ کیقباد »و گروهی از سوریان به سرکردگی شماخ سوری و گروهی نیز از شهر داور به رهبری گیوهٔ رزمزن حضور داشتند.
خاک طوس خوزیان بوده و طوس فرزند نوذر بود، تختگاه نوذر در شهری بنام « دهستان » قرار داشته و محتملا دهستان باید پایتخت کشور خوزیان بوده است.
باری قلب سپاه اینگونه آراسته شد و لشکریانی از عیلام ، کرمان، گوران، یمن، کابل و احتمالا مازندران در آن شرکت داشتند.
سمت راست ( میمنه ) کاملا بر عهدهٔ #رستم و قبایل زال دستان بود و این نشان میدهد زابلیان نقش مهمی در جنگ آتی داشتهاند و میتوانستند به تنهایی جناح راست را نگهداری کنند.
سمت چپ ( میسره ) را لشکریانی از تخمهٔ پورست و تخمهٔ زرسپ که ظاهرا از قبیله زرتشت بودند بر عهده داشتند چون ایشان را پرستندهٔ آذرگشسپ میخوانند.
در کنار ایشان خاندان گودرز از کشور اردبیل قرار گرفت.
فردوسی دربارهٔ اینان مطلبی میگوید که تازگی دارد میگوید آنها با پیلانی که بر پشت آنها صندوقهایی حامل تیراندازان بود وارد میدان نبرد شدند.
سپهدار گودرز را خواستند
چپ لشکرش را بیاراستند
بفرمود تا پیش قلب سپاه
به پیلان جنگی ببستند راه
نهادند صندوق بر پشت پیل
زمین شد به کردار دریای نیل
هزار از دلیران روز نبرد
به صندوق بر ناوک انداز کرد
نگهبان هر پیل سیصد سوار
همه جنگجوی و همه نیزهدار
میدانیم که هرودوت خبر داده که مادها تیراندازی را از اسکیتهافرا گرفتند. از طرفی منابع عبری از پادشاهی اشکناز یا همان اسکیت های آشکودا در سرزمین ماننا یا آذربایجان سخن به میان آوردهاند.
واقعا اگر تیرانداران جناح چپ سپاه کیخسرو از آذربایجان یا اردبیل بوده باشند محتملا اسکیتهای اشکودا که در متون عبری آمده میتواند در جنوب شرقی رود ارس و سواحل غربی دریای خزر مسکن داشتهاند.به نظر میرسد جنگجویان ایرانی در پایتخت کیخسرو با شور و هیجان گرد آمده بودند سر انجام به پای حصار گنگ دژ رسیده و ایرانیان توانسته بودند پایتخت توران را به محاصره در آورند.
این محاصرهٔ با عظمت موجب وجد همهٔ جنگجویان شده بود زیرا اکنون بر جایی احاطه داشتند که بزرگترین دشمن ملل یعنی #افراسیاب در آن خزیده بود و آخرین تلاش مزبوحانهاش را انجام میداد.
متون تاریخی دربارهٔ محاصرهٔ دژ نینوا که تسخیر آن هم بسیار شاق بوده خبرهایی میدهند و میگویند: از شهرهای بزرگ جز نینوا و کلخوچیزی برای ساراک باقی نمانده بود.
از روایت کتسیاس چنین بر میآید که مادیها در آن زمان سرگرم محاصرهٔ نینوا بودند.
ساراک و لشکریان آشور در طی سال - ۶۱۳ پ. م. - هیچ اقدامی به عمل نیاوردند حدس زده میشود که شاید واقعاً در نینوا محصور بودهاند.
معهذا متن تاریخ گد تا آنجا که مربوط به سال - ۶۱۲ پ. م. - میباشد و آنچه از کتاب ناحوم میتوان استخراج کرد همه از کوتاهی مدت محاصرهٔ نینوا و اینکه ناگهان مسخّر شد، حکایت میکنند.
۱.۷k
۱۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.