سونیک و ناین و شدو پرایم
سونیک و ناین و شدو پرایم
ف دوم پارت 11
از زبان اسکوروچ
من رفتم سمت دم در خونه ی ناین
در زدم
از زبان ناین
من داشتم استراحت میکردم
یهو در زدن
من : کیه
اون شخص : منم اسکوروچ درو باز کن ببینم
من استرس گرفتم و رفتم به سمت در و در رو باز کردم
من : بله
اسکوروچ : جیگر من...
حرفشو قعط کردم
من : تو چی
اسکوروچ : ممممننننن
من : چییییییی
اسکوروچ با تند گویی و استرس و گریه : من عاشقت شدم!
من شکه شدم
من : برو گمشو عاشقت شدم
اسکوروچ : نننه من راست میگم من دل باختت شدم تو واقعا زیبایی
من : خوبببب من تورو دوس ندارم حتی نمیشناسمت میخوام چکار برو گمشو فعلا
بعد اسکوروچ پاشو گذاشت لب در
منم پاشو کشیدم اون بر و بستم
اسکوروچ : تا نزاری که بیام تو از اینجا یه قدمم دور نمیشم
اسکوروچ : شنیدی چی گفتم
اسکوروچ : الووووو
من هدفون گذاشتم روسرم و اهنگ گذاشتم تا صدای نحس اون رو نشنوم
بعد ماریا زنگ زد
جواب دادم
من : سلام ماریا خوبی
ماریا : خوبم
ماریا: میخواستم بیام تو خونتون میشه بیام
من : باشه بیا سرم خلوته
ماریا : صدای کیه
من : چیزی نیست
ماریا: نه صدای فریاد میاد انگار که داره قسم در باز کردن میخوره ببینم اون اسکوروچه
من: امممم اااره
ماریا : باشه الان میام
از زبان ماریا
رفتم و رسیدم به دم در خونه ی ناین
زدم و اسکوروچ رو بیهوش کردم و پرتش کردم اون بر
و در زدم
از زبان ناین
در زدن
من : کیه
اون شخص : منم ماریا
من : باشه الان درو باز میکنم
سرچ : نه لازم نیست خودم باز میکنم
من : باشه
ادامه به زودی
نویسنده: خودمم نفهمیدم چی شد فقط نظرتون رو بگید لطفا
ف دوم پارت 11
از زبان اسکوروچ
من رفتم سمت دم در خونه ی ناین
در زدم
از زبان ناین
من داشتم استراحت میکردم
یهو در زدن
من : کیه
اون شخص : منم اسکوروچ درو باز کن ببینم
من استرس گرفتم و رفتم به سمت در و در رو باز کردم
من : بله
اسکوروچ : جیگر من...
حرفشو قعط کردم
من : تو چی
اسکوروچ : ممممننننن
من : چییییییی
اسکوروچ با تند گویی و استرس و گریه : من عاشقت شدم!
من شکه شدم
من : برو گمشو عاشقت شدم
اسکوروچ : نننه من راست میگم من دل باختت شدم تو واقعا زیبایی
من : خوبببب من تورو دوس ندارم حتی نمیشناسمت میخوام چکار برو گمشو فعلا
بعد اسکوروچ پاشو گذاشت لب در
منم پاشو کشیدم اون بر و بستم
اسکوروچ : تا نزاری که بیام تو از اینجا یه قدمم دور نمیشم
اسکوروچ : شنیدی چی گفتم
اسکوروچ : الووووو
من هدفون گذاشتم روسرم و اهنگ گذاشتم تا صدای نحس اون رو نشنوم
بعد ماریا زنگ زد
جواب دادم
من : سلام ماریا خوبی
ماریا : خوبم
ماریا: میخواستم بیام تو خونتون میشه بیام
من : باشه بیا سرم خلوته
ماریا : صدای کیه
من : چیزی نیست
ماریا: نه صدای فریاد میاد انگار که داره قسم در باز کردن میخوره ببینم اون اسکوروچه
من: امممم اااره
ماریا : باشه الان میام
از زبان ماریا
رفتم و رسیدم به دم در خونه ی ناین
زدم و اسکوروچ رو بیهوش کردم و پرتش کردم اون بر
و در زدم
از زبان ناین
در زدن
من : کیه
اون شخص : منم ماریا
من : باشه الان درو باز میکنم
سرچ : نه لازم نیست خودم باز میکنم
من : باشه
ادامه به زودی
نویسنده: خودمم نفهمیدم چی شد فقط نظرتون رو بگید لطفا
- ۹۹۲
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط