سونیک و ناین و شدو پرایم

سونیک و ناین و شدو پرایم
ف دوم پارت 13
از زبان ناین
داشتیم منو ماریا گپ میزدیم که سرچ هم شاکلتامونو با خامه همونو اورد
و ما نوش جان کردیم و رفتیم آماده شیم
بعد ده دقیقه
من : امادم
ماریا : بدو بریم که من حوصلم سر رفته
رفتیم بیرون
و رفتیم سمت رستوران love 💘 ♥
و رفتیم تو یکی از میز ها نشستیم
من : چی میخوای
ماریا :مممم خیلی چیزا هست.... پیتزا پیرونی رو انتخاب میکنم
من : اوکیه منم پیتزا پیرونی
من : آقای گارسون
گارسون : بله
من : ما دو تا پیتزا ی پیرونی میخوایم
گارسون : حتما یه بیست دقیقه دیگه آمادست
من : ممنون
بعد بیست دقیقه
پیتزا ها رسید
و ما خوردیم
من : خوب بهتره که بریم
ماریا : اوکی
بعد پاشدیم و من پولو دادم و رفتیم بیرون
بعد رفتیم کلی خوش گذروندیم و زود شب شد
من : خوب بهتره که برم خدافظ
ماریا : اره خدافظ
بعد خدافظی کردیم و من رفتم ت خونه
که یهو شدو رو دیدم که روبه روی دره
من : جان شدو جون
شدو : تو با چه اجازه ای رفتی بیرون
من : بابا چیزیم نشده تازه اونم دوستمه و اسمش ماریاست تو که قبلا ادم بودی فک میکردم که آدم صادقی هستی که نیستی ازت بدم میاد که هی ایراد میگیری[:(
بعد با سیلی زدمش و سریع رفتم سمت اتاقم
بعد رفتم و به ماریا زنگ زدم
از زبان ماریا
من تازه رسیده بودم خونه که دیدم ناین داره زنگ میزنه
من : خدا رحم کنه
جواب دادم
من : بله
ناین : ماریا شدو نمیزاره که با تو در ارتباط باشم:...(
ماریا: ناراحت نباش خودم درستش میکنم
ادامه به زودی
نویسنده : نظرتون چیه
دیدگاه ها (۹)

اسم رمان : عشق بی همتامدل رمان:سونادو شخصیت های اصلی: شدو و ...

عشق بی همتاپارت 1 فصل اولاز زبان سونیک من داشتم به دور و بر ...

سونیک و ناین و شدو پرایم ف دوم پارت 12از زبان ناینسرچ در رو ...

سونیک و ناین و شدو پرایم ف دوم پارت 11از زبان اسکوروچ من رفت...

عشق چیز خوبیه پارت ۱ ات :صبح از خواب بلند شدم دوباره یه روز ...

خطوط موازی

پارت ۶ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط