مروارید آبی
مروارید آبی²
Part¹
بیست سال بعد...
پنجم فوریه 2033 فرانسه››
ویو لانا
بیست سال از اون لحظه میگذره...
اخرین باری که دیدمش.. حتی خبر ندارم الان زندست یا مرده خبر ندارم چه بلایی سرش اومده
ادما تا وقتی یکی و از دست ندن قدرشون ونمیدونن
برای بار سوم از دستش دادم... ایکاش هیچوقت از کره نمیرفتم... من.. من مجبور شدم از کره برم تا از لوگان محافظت کنم لوگان هنوز نمیدونه پدرش کی و کجاست اونم مثل من نمیدونه پدرش مرده اس یا زنده
تواین بیست سال برگشتم فرانسه ویش پدر و مادرم متاسفانه چند سال پیش توی یه حادثه تصادف از دستشون دادم شرکت از ارث پدرم به من رسیده و من هم دادم به لوگان ولی چون هنوز سن کمی داره خودم بجاش مدیریتم میکنم
مثل همیشه لباسام و پوشیدم (عکسش و میزارم)
عطرم و زدم و از اتاق رفتم بیرون از پله ها اومدم پایین لوگان داره روز به روز شبیه پدرش میشه و این من و خوشحال میکنه جون میتونه انتقامش و از اون زنیکه بگیره
امروز باید همه چیز و به لوگان بگم و امادش کنم که باهم برگردیم کره
بعد از صبحانه با لوگان سوار ماشین شدیم و به سمت شرکت راه افتادیم
علامت لوگان =
+ لوگان امروز ناهار باید بریم خونه سریعتر کارا رو انجام بده
=باشه خیالت راحت
+افرین پسر
اسلاید دوم لباس لانا
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
Part¹
بیست سال بعد...
پنجم فوریه 2033 فرانسه››
ویو لانا
بیست سال از اون لحظه میگذره...
اخرین باری که دیدمش.. حتی خبر ندارم الان زندست یا مرده خبر ندارم چه بلایی سرش اومده
ادما تا وقتی یکی و از دست ندن قدرشون ونمیدونن
برای بار سوم از دستش دادم... ایکاش هیچوقت از کره نمیرفتم... من.. من مجبور شدم از کره برم تا از لوگان محافظت کنم لوگان هنوز نمیدونه پدرش کی و کجاست اونم مثل من نمیدونه پدرش مرده اس یا زنده
تواین بیست سال برگشتم فرانسه ویش پدر و مادرم متاسفانه چند سال پیش توی یه حادثه تصادف از دستشون دادم شرکت از ارث پدرم به من رسیده و من هم دادم به لوگان ولی چون هنوز سن کمی داره خودم بجاش مدیریتم میکنم
مثل همیشه لباسام و پوشیدم (عکسش و میزارم)
عطرم و زدم و از اتاق رفتم بیرون از پله ها اومدم پایین لوگان داره روز به روز شبیه پدرش میشه و این من و خوشحال میکنه جون میتونه انتقامش و از اون زنیکه بگیره
امروز باید همه چیز و به لوگان بگم و امادش کنم که باهم برگردیم کره
بعد از صبحانه با لوگان سوار ماشین شدیم و به سمت شرکت راه افتادیم
علامت لوگان =
+ لوگان امروز ناهار باید بریم خونه سریعتر کارا رو انجام بده
=باشه خیالت راحت
+افرین پسر
اسلاید دوم لباس لانا
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۵.۴k
- ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط