پارت چهارده
پارت چهارده
رفتم توی کمد و بعد از دو ساعت دیگه صدا یی نیومد پس یواش از توی کمد اومدم بیرون تا اومد با کوک مواجه شدم که داشت به من با لبخند نگاه میکرد
کوک، ا.ت عزیزم خیلی وقت بود اونجا بودی دیگه کم کم داشتم نگران میشدم عزیزم
ا.ت، کوک چرا چرا بهم دروغ گفتی چرا این کارو باهام کردی
کوک، عزیزم من دروغ نگفتم فقط یکم پیاز داغشو زیاد کردم
ا.ت، ولم کن شوگا کوش ها کجاس چیکارش کردی
کوک، اون احمق هه واقعا هنوز نگرانشی البته دیگه نباش چون اون مرده(با حرص و داد)
ا.ت، چی چی میگی امکان نداره تو تو چطور تونستی ها بهت میگم چطور(با دادو گریه و همین طور هم به سمت کوک هجوم میاره و با دست به سینه کوک میکوبه)
ها چطور ....هق تو تو خیلی
کوک لباشو گذاشت رو لب ا.ت ولی ا.ت هم کاری نکرد و همش وول میخورد تا اینکه کوک ازش جدا شد و گفت من که گفته بودم مال خودم میشی و بعد سیاهی ا.ت رو بیهوش میکنه
ا.ت ویو
با سر درد از خواب پاشدم دیدم تو یه اتاق خواب هستم خیلی حالم بد بود حالت تهوع و سر درد که یهو نگاه کردم دیدم لباس کوک تنمه خیلی برام گشاد و بزرگ بود داشتم همین جوری به زندگیم بدبختیام و و شوگا فکر میکردم و یواش اشک میریختم که کوک اومد تو اتاق
کوک، عزیزم بیدار شدی
ا.ت، هیچی نمیگه
کوک، خب بیا بریم و ا.ت رو با خودش میبره پایین سر میز و مجبورش میکنه شام بخوره بعد شام
کوک، آفرین عزیزم حالا بیا بریم بخوابیم دیگه
ا.ت، همون توری ساکت
و رفتن تو اتاق ا.ت رو تخت خوابید و کوک هم بغل دستش و دستشو دور کمر ا.ت حلقه کرد ولی ا.ت رفت اون ور تر
کوک، الان بهت زمان میدم اینارو حضم کنی ولی یه شب خیلی طولانی به من بدهکاری و بعد خوابیدن
الان یه هفته میشه که اینجام نمیتونم حرف بزنم و کلا از اون موقع که شنیدم شوگا مرده کلا حرفی ازم نشنیدن ولی خب حالت تهوع و از هر غذایی خوشم نمیاد کلا زیاد خوب نیستم ولی یکم شک دارم که حاملم به یکی از خدمت کارا گفتم که برام بیبی چک بخره و اونم این کارو کرد و من بهش پول دادم (دوستان اگه یادتون نرفته باشه ا.ت از خانواده خیلی پول داره )
یه چند دقیقه بعد جواب تست میاد
وای نه من من حاملم (با صدای لرزون )
اگه اگه کوک بفهمه من حاملم بچمو میکشه من من باید یه کاری بکنم.......
دوستان شرطا نرسیده اما من نمیتونم تا فردا پارت بزارم برای همین دیگه گذاشتم و اینکه یه نفرم فالو کرد از این به بعد هر فالو برابر با چهار لایک یادتون باشه اگه من یادم رفت
رفتم توی کمد و بعد از دو ساعت دیگه صدا یی نیومد پس یواش از توی کمد اومدم بیرون تا اومد با کوک مواجه شدم که داشت به من با لبخند نگاه میکرد
کوک، ا.ت عزیزم خیلی وقت بود اونجا بودی دیگه کم کم داشتم نگران میشدم عزیزم
ا.ت، کوک چرا چرا بهم دروغ گفتی چرا این کارو باهام کردی
کوک، عزیزم من دروغ نگفتم فقط یکم پیاز داغشو زیاد کردم
ا.ت، ولم کن شوگا کوش ها کجاس چیکارش کردی
کوک، اون احمق هه واقعا هنوز نگرانشی البته دیگه نباش چون اون مرده(با حرص و داد)
ا.ت، چی چی میگی امکان نداره تو تو چطور تونستی ها بهت میگم چطور(با دادو گریه و همین طور هم به سمت کوک هجوم میاره و با دست به سینه کوک میکوبه)
ها چطور ....هق تو تو خیلی
کوک لباشو گذاشت رو لب ا.ت ولی ا.ت هم کاری نکرد و همش وول میخورد تا اینکه کوک ازش جدا شد و گفت من که گفته بودم مال خودم میشی و بعد سیاهی ا.ت رو بیهوش میکنه
ا.ت ویو
با سر درد از خواب پاشدم دیدم تو یه اتاق خواب هستم خیلی حالم بد بود حالت تهوع و سر درد که یهو نگاه کردم دیدم لباس کوک تنمه خیلی برام گشاد و بزرگ بود داشتم همین جوری به زندگیم بدبختیام و و شوگا فکر میکردم و یواش اشک میریختم که کوک اومد تو اتاق
کوک، عزیزم بیدار شدی
ا.ت، هیچی نمیگه
کوک، خب بیا بریم و ا.ت رو با خودش میبره پایین سر میز و مجبورش میکنه شام بخوره بعد شام
کوک، آفرین عزیزم حالا بیا بریم بخوابیم دیگه
ا.ت، همون توری ساکت
و رفتن تو اتاق ا.ت رو تخت خوابید و کوک هم بغل دستش و دستشو دور کمر ا.ت حلقه کرد ولی ا.ت رفت اون ور تر
کوک، الان بهت زمان میدم اینارو حضم کنی ولی یه شب خیلی طولانی به من بدهکاری و بعد خوابیدن
الان یه هفته میشه که اینجام نمیتونم حرف بزنم و کلا از اون موقع که شنیدم شوگا مرده کلا حرفی ازم نشنیدن ولی خب حالت تهوع و از هر غذایی خوشم نمیاد کلا زیاد خوب نیستم ولی یکم شک دارم که حاملم به یکی از خدمت کارا گفتم که برام بیبی چک بخره و اونم این کارو کرد و من بهش پول دادم (دوستان اگه یادتون نرفته باشه ا.ت از خانواده خیلی پول داره )
یه چند دقیقه بعد جواب تست میاد
وای نه من من حاملم (با صدای لرزون )
اگه اگه کوک بفهمه من حاملم بچمو میکشه من من باید یه کاری بکنم.......
دوستان شرطا نرسیده اما من نمیتونم تا فردا پارت بزارم برای همین دیگه گذاشتم و اینکه یه نفرم فالو کرد از این به بعد هر فالو برابر با چهار لایک یادتون باشه اگه من یادم رفت
۴.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.