خوناشام کوچولو
#خوناشام_کوچولو
دامه پارت 13 _سلام صبح بخیر
=سلام صبح توهم بخیر چیکار میکنی
_دارم صبحونه درست میکنم راستی میشه گوشیم رو بدی باید یه چیزی سفارش بدم
=افرین گوشیت پیش ا. ته اون روز افتاد زیر ماشین چون شما خواب بودی از جیبت افتاد الان تو اتاقشه حالا چی میخوای سفارش بدی بگو من سفارش میدم
_یه سبد میوه
=اووو اوگی برات سفارش میدم متن روش چی باشه
_خودم مینویسم حالاهم بزار غذا رودرست کنم
چند مین بعد
کل کارا رو کردم چند نوع غذا پختم سبد میوه هم گرفتم و یه متن روش نوشتم مونده ا. ت از خواب بیدار شه چرا بیدار نمیشه ای خداا
=من از گشنگی مردم ها
_بزار ا. ت بیدار شه بعد من خودمم ضعف کردم
که اوت از پله ها پایین اومد
لباس خواب تنش بود موهاش در هم بود خیلی کیوت بود ولی لباس خواب باعث شد چشام بد جور باز شه ل. لش نفهمید به نگاه من نگاه کرد بعد به خودش وقتی فهمید سردرد با تمام سرعت رفت تو اتاقش ای خودااااا کوچولو
از پله ها اومد مو هاش رو مرتب کرده بود و لباس راحتی پوشیده بود اومد بادیدن غذا ها مثل بچها ذوق کرد و بدو بدو اومد نشست +سلام صبح بخیر (با ذوق و لحن بچگانه)
_=سلام صبح توهم بخیر (با خنده )
+این همه رو شما پختید
=ن همه رو کوک پخته
+چی واقعنی
_ارع واقعنی میخواستم یکم خوشبحالتون کنم
=در اصل خوشحالت کنه و گرنه من اینجا نخودم (باخنده)
+_خنده
_بخورید
بعد خوردن غذا
+=دستت دردنکنه عالی بود
_خواهش میکنم خوبه خداروشکر که دوست داشتید
+تو پختی ما جمع میکنم و میشوریم تو برو بشین
=چیزه یه امروز شرمنده من باید برم جای
+واسا بینم کجا شیطون بلا
=ته ته
+چیییی جدی پرام باید بارم همه چی رو بگی ها
_ته ته چیه ماجرا چیه به منم بگید
+من دوست دارم بدون ماجرا چیه
=الان نمیگم حالا بهتون میگم من رفتم بای بای
+صبر کن کمک کن جمع کنیم
=بای بای (و رفت)
+اخ لیا از دست توووو
_کمک میکنم بهت
+ن ن تو بشین تو پختی من جمع میکنم
_ن کی گفته اومدم کمک
+اخه.. باشه
شروع کردیم به جمع کردن وسایل بعد جمه کردن هم شستن موقع شستن چند بار دستمون بهم خورد جفتمون سرخ میشد ظرفا تموم شد دستشو گرفتم و بردمش تو حیاط رویه صندلی نشستیم سبد میوه رو دادم بهش و گفتم
_ببین کار دیشبم خیلی احمقانه بود احساسات تو رو در نظر نگرفتم به همه چی درست فک نکردم ببخشید
دیدم داره سرخ
دامه پارت 13 _سلام صبح بخیر
=سلام صبح توهم بخیر چیکار میکنی
_دارم صبحونه درست میکنم راستی میشه گوشیم رو بدی باید یه چیزی سفارش بدم
=افرین گوشیت پیش ا. ته اون روز افتاد زیر ماشین چون شما خواب بودی از جیبت افتاد الان تو اتاقشه حالا چی میخوای سفارش بدی بگو من سفارش میدم
_یه سبد میوه
=اووو اوگی برات سفارش میدم متن روش چی باشه
_خودم مینویسم حالاهم بزار غذا رودرست کنم
چند مین بعد
کل کارا رو کردم چند نوع غذا پختم سبد میوه هم گرفتم و یه متن روش نوشتم مونده ا. ت از خواب بیدار شه چرا بیدار نمیشه ای خداا
=من از گشنگی مردم ها
_بزار ا. ت بیدار شه بعد من خودمم ضعف کردم
که اوت از پله ها پایین اومد
لباس خواب تنش بود موهاش در هم بود خیلی کیوت بود ولی لباس خواب باعث شد چشام بد جور باز شه ل. لش نفهمید به نگاه من نگاه کرد بعد به خودش وقتی فهمید سردرد با تمام سرعت رفت تو اتاقش ای خودااااا کوچولو
از پله ها اومد مو هاش رو مرتب کرده بود و لباس راحتی پوشیده بود اومد بادیدن غذا ها مثل بچها ذوق کرد و بدو بدو اومد نشست +سلام صبح بخیر (با ذوق و لحن بچگانه)
_=سلام صبح توهم بخیر (با خنده )
+این همه رو شما پختید
=ن همه رو کوک پخته
+چی واقعنی
_ارع واقعنی میخواستم یکم خوشبحالتون کنم
=در اصل خوشحالت کنه و گرنه من اینجا نخودم (باخنده)
+_خنده
_بخورید
بعد خوردن غذا
+=دستت دردنکنه عالی بود
_خواهش میکنم خوبه خداروشکر که دوست داشتید
+تو پختی ما جمع میکنم و میشوریم تو برو بشین
=چیزه یه امروز شرمنده من باید برم جای
+واسا بینم کجا شیطون بلا
=ته ته
+چیییی جدی پرام باید بارم همه چی رو بگی ها
_ته ته چیه ماجرا چیه به منم بگید
+من دوست دارم بدون ماجرا چیه
=الان نمیگم حالا بهتون میگم من رفتم بای بای
+صبر کن کمک کن جمع کنیم
=بای بای (و رفت)
+اخ لیا از دست توووو
_کمک میکنم بهت
+ن ن تو بشین تو پختی من جمع میکنم
_ن کی گفته اومدم کمک
+اخه.. باشه
شروع کردیم به جمع کردن وسایل بعد جمه کردن هم شستن موقع شستن چند بار دستمون بهم خورد جفتمون سرخ میشد ظرفا تموم شد دستشو گرفتم و بردمش تو حیاط رویه صندلی نشستیم سبد میوه رو دادم بهش و گفتم
_ببین کار دیشبم خیلی احمقانه بود احساسات تو رو در نظر نگرفتم به همه چی درست فک نکردم ببخشید
دیدم داره سرخ
۴.۰k
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.