از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب

از #خانه بیرون می زنم اما کجا #امشب
شاید تو می خواهی مرا در #کوچه_ها امشب

پشت ستون #سایه_ها روی #درخت شب
می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

می دانم اری نیستی اما نمی دانم #بیهوده می گردم بدنبالت، چرا #امشب؟
#لیالی_قدر
دیدگاه ها (۱۰)

در #نگاهت همه‌ی #مهربانی‌هاست: #قاصدی که #زندگی را خبر می‌ده...

#مرداب_زندگی همه را غرق می کندای #عشق همّتی کن و #دست مرا بگ...

وقتی که در #چشمان من #باران نمی گیردفکر و #خیالِ_ابری ام سام...

از #کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی دیدمت ولی چه دور ! #دیدمت...

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

دل تنگ که میشوم ، دل تنگ نگاهت که میشوم ، دل تنگ صدایت که م...

ترسناک ترین خاطره ی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط