˼ دلبر مغرور من ˹
˼ دلبر مغرور من ˹
#پارت24
...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....
- بهش فکر نکن گلم زندگی هنوز ادامه دارهه توهم که جوونی کلی فرصت زندگی داری
هعی دنیا اصن حالم خوش نی
- دورت بگردم من
خب من دیگه باید برم
- بودی حالا
نه میرم باید اماده بشه برم بیینم این خونه بختمون توش چیا هست
- بسلامت حتما خبر بدی عکس این پسر شوهر بابات رو هم بگیر بفرس
گمشو هول بدبخت
- عیش گمشو
خدافز دردونه
از خونه اومدم بیرون توی هواش میتونستم نفس راحت بکشم توی تاکسی که نشستم هندزفری زدم تو گوشم و اهنگ شروع به خوندن کرد :
- ت مثل شاه بیت یه شعری
که نمیاد وسط دفتر"
ت مثل پرواز زیبایی"
روی بال باز یه کفتر"
ت مثل یه چشمه ارومی"
که صداش میپیچه تو گوشم"
ت همون نم نم بارونی"
که بخاطرش توی کوچم"
ببار رو سرم"
تاج سرم"
چند وقته ازت خیلی بیخبرم"
حواس ت نیست "
کسی جای ت نیس"
از کی به جای ت دل ببرم"
چند وقته از بیخبرم سیاوشم اما همش تو خیالمی چقدر دلم میخاد بهت پیام بدم حیف که مال من نیستی :)
- رسیدیم
پولو حساب کردم و پیاده شدم مامان حاضر و اماده بود و معلوم بود خیلی ذوق داره به ذوق داشتنش لبخندی زدم و وارد اتاقم شدم لباس شیک و ساده ایی رو انتخاب کردم و پوشیدم ارایش ملیحی انجام دادم و همینا کلی طول کشید و غر غر و های مامان به راه بود بالاخره تموم شد توی ایینه نگاهی به خودم کردم در حین سادگی عالی شده بودم یهو چقدر دلم هوای سیاوشو کرد بیخیالی گفتم و رفتم پایین که مامان گفت راننده شخصی فرهاد خان میاد دنبالمون مای گادی !
#پارت24
...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....
- بهش فکر نکن گلم زندگی هنوز ادامه دارهه توهم که جوونی کلی فرصت زندگی داری
هعی دنیا اصن حالم خوش نی
- دورت بگردم من
خب من دیگه باید برم
- بودی حالا
نه میرم باید اماده بشه برم بیینم این خونه بختمون توش چیا هست
- بسلامت حتما خبر بدی عکس این پسر شوهر بابات رو هم بگیر بفرس
گمشو هول بدبخت
- عیش گمشو
خدافز دردونه
از خونه اومدم بیرون توی هواش میتونستم نفس راحت بکشم توی تاکسی که نشستم هندزفری زدم تو گوشم و اهنگ شروع به خوندن کرد :
- ت مثل شاه بیت یه شعری
که نمیاد وسط دفتر"
ت مثل پرواز زیبایی"
روی بال باز یه کفتر"
ت مثل یه چشمه ارومی"
که صداش میپیچه تو گوشم"
ت همون نم نم بارونی"
که بخاطرش توی کوچم"
ببار رو سرم"
تاج سرم"
چند وقته ازت خیلی بیخبرم"
حواس ت نیست "
کسی جای ت نیس"
از کی به جای ت دل ببرم"
چند وقته از بیخبرم سیاوشم اما همش تو خیالمی چقدر دلم میخاد بهت پیام بدم حیف که مال من نیستی :)
- رسیدیم
پولو حساب کردم و پیاده شدم مامان حاضر و اماده بود و معلوم بود خیلی ذوق داره به ذوق داشتنش لبخندی زدم و وارد اتاقم شدم لباس شیک و ساده ایی رو انتخاب کردم و پوشیدم ارایش ملیحی انجام دادم و همینا کلی طول کشید و غر غر و های مامان به راه بود بالاخره تموم شد توی ایینه نگاهی به خودم کردم در حین سادگی عالی شده بودم یهو چقدر دلم هوای سیاوشو کرد بیخیالی گفتم و رفتم پایین که مامان گفت راننده شخصی فرهاد خان میاد دنبالمون مای گادی !
۶.۰k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.