آغوشش و کم دارم این روزا
...
آغوشش وُ کم دارم این روزا
چند ماهه خونه مثلِ زندونه
عکسی که رو شومینه جا مونده
داره واسم لالایی میخونه
.
اونی که میگفت تا نفس داره
میمونه پا به پام وُ خوشبخته
چند وقته راه خونه رو انگار
گم کرده... خب این باورش سخته...!
.
تکیه به کی داده که اینجوری
به باد سپرده آشیونهم رو؟
تووی هوای کی دلش لرزید؟
اینجور زمین زد آسمونم رو
.
اون که واسه بودن کنار من
هیچی نپرسید و خودش اومد
حق داشت وقت دل بریدن هم
راحت بره بگه که پیش اومد
.
پشت چشای عاشقم انگار
دریا رو پنهون کرده و رفته
کاش لااقل یکی از این مردم
میگفت بهم اون بی تو خوشبخته..
آغوشش وُ کم دارم این روزا
چند ماهه خونه مثلِ زندونه
عکسی که رو شومینه جا مونده
داره واسم لالایی میخونه
.
اونی که میگفت تا نفس داره
میمونه پا به پام وُ خوشبخته
چند وقته راه خونه رو انگار
گم کرده... خب این باورش سخته...!
.
تکیه به کی داده که اینجوری
به باد سپرده آشیونهم رو؟
تووی هوای کی دلش لرزید؟
اینجور زمین زد آسمونم رو
.
اون که واسه بودن کنار من
هیچی نپرسید و خودش اومد
حق داشت وقت دل بریدن هم
راحت بره بگه که پیش اومد
.
پشت چشای عاشقم انگار
دریا رو پنهون کرده و رفته
کاش لااقل یکی از این مردم
میگفت بهم اون بی تو خوشبخته..
- ۳.۱k
- ۰۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط