اینجا اسماشونو جابه جا نوشتمم بابا ذهنم مشغول بود بعد این

اینجا اسماشونو جابه جا نوشتمم بابا ذهنم مشغول بود بعد این بر اثر یه فیلم چینی بود دختر همسایمون که خیلی کیریه (یکم بد دهن شدم شرمنده ) هم اومد بود رو مخم بود گرفتم یه فصل زدمش پامم کردم تو حلقش بعدشم که رفت من پست کردم که قبلش از شانس خوبم هم برقا رفته بود(برای شما رو نمیدونم ولی مال ما انتن و کوفت و زهرمار هم میره) بعدشم که نتم تموم کرد نت گرفتم برق اومد من پستش کردمم
برقای ما دوبار در روز به علاوه دو ساعته میرهههههههههههههههه
دیدگاه ها (۵)

اخری سمم نبود سرطانم نبود یه چیز نا شناخته بود

دیدگاه جنی — برخوردشب، دود و رازهای زیادی را در خود جای داده...

پارت اخرتصمیم گرفتم که چیزی نگیم ممکنه بدتر کنه دیدم جنی یه ...

عشق ، مرگ ∆تو الان چند روز بود که از جیمین جدا شدی چونکه به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط