ازدواج نافرجام

《 ازدواج نافرجام 》
⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 111 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩



اینها درحالی که نگاهش از ذوق برق میزد به یونگهو خیره شد و با لبخند پر رنگی گفت : خوش اومدی یونگهو
و دستش رو دوره بازوش حلقه کرد یونگهو با لبخند و چشمای که برق خواستی داشتن بهش نگاه کرد و دستش روی دست اینها
گذاشت و گفت : ممنونم عزیزم
اینها حلقه دستش رو دوره بازوش تنگ تر کرد و گفت : دلم خیلی برات تنگ شده بود
یونگهو پیشونیش رو بوسید و گفت : منم همینطور
دو کبوتر عاشق توی حال هوای عشق نوپاشون بودن که دختر با لبخند و لحن شوخی گفت : یهو توی این همه عشقی که موج میزنه غرق نشین اصلا خجالت نکشید به عشقتون بپردازد عاشقای تازه به دوران رسیده
اینها بیشتر به دوست پسرش نزدیک شد و گفت : دوست پسرمه تو
حسودی خجالت بکش بجای اینکه مارو بپایی برو یکی رو واسه خودت پیدا کن تا از تنهایی دیوانه نشدی
ویوا اخم کرد و لیوان مشروبش رو بیشتر توی دستش فشرد و با لحن سردی گفت : نه ممنون همون یکی برای هفت پشتم کافی بود
و بعد با برداشتن لیوانش از روی مبل بلند شد ... دوستاش میدونستن ویوا اصلا دوست نداره در این مورد حرف بزنه اما باید مجبورش میکردم کسی وارد زندگیش کنه اما اون اصلا قبول نمی‌کرد
اوایل یونگهو چندین بار سعی کرد نزدیکش بشه و حسش رو به صمیمانه ترین شکل بهش ابراز کرد اما اون دختر شکسته تر از این حرفا بود.
و راحت به یونگهو فهمون که آینده ای باهاش نداره
و درسته که قبول کردن این برای یونگهو خیلی زمان برد اما با وجود اینها همه چی رو پشت سر گذاشت و حالا خیلی کنار هم خوشحال بودن
خیلی برای اون زوج خوشحال بود چون عشق رو توی تک تک حرکات هردوشون میدید
هنوز فقد چند قدم از اونا فاصله گرفته بود که با دیدن فردی سرجاش میخکوب‌ شد لحظه ای احساس کرد راه تنفسش بسته شده
و هوایی توی ریه هاش نمونده...و حتا قدرت پلک زدن رو ازش گرفته بود
توی اون لحظه بار ها توی قلبش التماس کرد
که بازم مثل تمام این سه سال اینم توهم بیش نباشه اما وقتی نگاه فرد برگشت سمتش دیگه نمی‌تونست به خودش امید واهی بده
جونگکوک اینجا بود توی چند قدمیش با همون استایل تاریک و اخم غلیظ نگاه پر ابهت اما وقتی نگاهش توی نگاه دختر فقل شد
رنگ نگاه تغییر کرد دیگه اخم نداشت و با تکبر نگاه نمی‌کرد


اسلاید ها استایل ویوا
دیدگاه ها (۱)

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 112 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩هم...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 110 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩آی...

ادامه پارت 6با تعجب خوشبختمی زیرلب زمزمه کردم که مامور پارکر...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 96 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩اما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط