گاهی آدم نیاز دارد نفهمد

گاهی آدم نیاز دارد نفهمد…
نیاز دارد میانِ کوچه های علی چپ لِی لِی بازی کند… نیاز دارد بستنی قیفی بخرد ، و بدون مراعات و ترس از قضاوتها ، لیس بزند… یا گاهی روی جدول های کنار خیابان راه برود… آدم نیاز دارد گاهی سر به هوا باشد… بلند بلند بخندد… تا بغضش گرفت ، بزند زیرِ گریه و با مُشتَش پلک های خیسش را پاک کند… درست شبیه کودکی اش… ! آدم است دیگر … آمده تا برای خودش زندگی کند ، نه مردم ! من نمی دانم … کی میخواهیم یاد بگیریم آرمان هایمان را به این و آن تحمیل نکنیم ؟! هرکس باید خودش باشد … ! دست از سرِ دیگران و زندگیشان برداریم … آنقدر حواسمان به رفتارهای این و آن بود ، که یادمان رفت خودمان زندگی کنیم… ! .
دیدگاه ها (۲)

دوستت دارم هایت را برایم بی صدا فریاد کنبگذار تنها مخاطب عاش...

اعتراف میکنم دوست دارمَت !یک جور خاص ...کمی عاشق تر از حَوا ...

زنی را میشناسم عاشق مردیست معمولی تر از همه ی مردانِ شهرش. ل...

بــراے عـــاشـق شــدڹ بهانہ هاے ریز و درشٹ لازم ...

گناهکار ) ۶۲ part ات درحالیکه روی دسته صندلی نشسته بود با کم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط