فیک پیدات می کنم
فیک پیدات می کنم
پارت ۲
کوک : خیلیییی بد بود ولی همین که هیچیت نشد خداروشکر
هه جونگ: اوهوم نمی خوام انقدر تو غم برم ولش کن
گارسون : خب چی سفارش میدین ؟!
کوک: من یه قهوه می خورم تو چی می خوری
هه جونگ: من یه اسپرسو ( چرا گارسونه اینجوری نگاه می کنه)
گارسون: چند لحظه دیگه اماده میشه
از دید هه جونگ : دیدم که گرسونه لیوانامونو تزئین کرده و داشت می زاشت تو سینی که برامون بیاره که وسط راه پاش خورد به صندلی و....
از دید کوک: داشتم زیر چشی به هه جونگ نگاه می کردم و از زیباییش فیض می بردم که یهو جیغ زدو گفت سوختم وقتی کامل نگاش کردم دیدم تمام پاهاش سوخته یه نگاه به گارسونه کردم و پاشدم یقشو گرفتم گفتم : حواست کجابود مرتیکه بیشعور
هه جونگ : ترسیده بودم که دعوا بشه گفتم من خوبم کوکی ولش کن کوک بریم اصلا کوک: منم به خاطر هه جونگ ولش کردم
کوک: حالت خوبه ؟؟
هه جونگ: اره خوبم ، یه لحظه که رومو کردم اونور دیدم که کوک نیست صداشم زدم اما نبود و از دستش ناراحت شدم از دست کوک اما پاهام می سوخت و رفتم که ابش بزنم
که دیدم گارسونه اومد تو سرویس بهداشتی دیدم که خیلی داره نزدیکم میاد درو باز کردم و اومدم بیرون اما هی نزدیک میشد
از دید کوک : دیدم که پاهاش بدجوری قرمز شده تاروشو کرد اونور رفتم که براش دارو بخرم خریدم اوندم کافه دیدم که هه جونگ نیست اومدم که از کافه برم بیرون دنبالش چشم به هه جونگ افتاد لا خوشحالی اومدم صداش بزنم که گارسونه رو دیدم که داره به هه جونگ نزدیک میشه و هه جونگم اشک میریزه وقتی اون صحنه رو دیدم ....
پارت بعدیییی ؟؟؟
پارت ۲
کوک : خیلیییی بد بود ولی همین که هیچیت نشد خداروشکر
هه جونگ: اوهوم نمی خوام انقدر تو غم برم ولش کن
گارسون : خب چی سفارش میدین ؟!
کوک: من یه قهوه می خورم تو چی می خوری
هه جونگ: من یه اسپرسو ( چرا گارسونه اینجوری نگاه می کنه)
گارسون: چند لحظه دیگه اماده میشه
از دید هه جونگ : دیدم که گرسونه لیوانامونو تزئین کرده و داشت می زاشت تو سینی که برامون بیاره که وسط راه پاش خورد به صندلی و....
از دید کوک: داشتم زیر چشی به هه جونگ نگاه می کردم و از زیباییش فیض می بردم که یهو جیغ زدو گفت سوختم وقتی کامل نگاش کردم دیدم تمام پاهاش سوخته یه نگاه به گارسونه کردم و پاشدم یقشو گرفتم گفتم : حواست کجابود مرتیکه بیشعور
هه جونگ : ترسیده بودم که دعوا بشه گفتم من خوبم کوکی ولش کن کوک بریم اصلا کوک: منم به خاطر هه جونگ ولش کردم
کوک: حالت خوبه ؟؟
هه جونگ: اره خوبم ، یه لحظه که رومو کردم اونور دیدم که کوک نیست صداشم زدم اما نبود و از دستش ناراحت شدم از دست کوک اما پاهام می سوخت و رفتم که ابش بزنم
که دیدم گارسونه اومد تو سرویس بهداشتی دیدم که خیلی داره نزدیکم میاد درو باز کردم و اومدم بیرون اما هی نزدیک میشد
از دید کوک : دیدم که پاهاش بدجوری قرمز شده تاروشو کرد اونور رفتم که براش دارو بخرم خریدم اوندم کافه دیدم که هه جونگ نیست اومدم که از کافه برم بیرون دنبالش چشم به هه جونگ افتاد لا خوشحالی اومدم صداش بزنم که گارسونه رو دیدم که داره به هه جونگ نزدیک میشه و هه جونگم اشک میریزه وقتی اون صحنه رو دیدم ....
پارت بعدیییی ؟؟؟
۸.۵k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.